پنجشنبه ۱۶ اسفند
کلیم کبیر شعری از شیدا بیان (فریاله)
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۶۲۵۰
بازدید : ۵۳۶۶ | نظرات : ۰
|
دفاتر شعر شیدا بیان (فریاله)
آخرین اشعار ناب شیدا بیان (فریاله)
|
ای که کریمی مرا جز تو کَلیمی کبیر
نیست که خواهم از او روح و اثیری(روانی) اسیر
با تو که دیوانه ام شادترین بنده ام
دست مرا هم ببر سمت غدیری خَطیر
صبر مرا تازه کن تا بخزم در یقین
مایه ی هر نان تویی نیست فَطیری(متضاد خمیر) خَمیر
گوش مرا پر کن از آنچه سَحر گفته ای
خفته نمانم سَحر تا تو صفیری(صدای ممتد اذان) ، سفیر(فرستاده)
باز کن این چشم را، در مَهِ مهمانیت
گوشه ی چشمی به من ای که بصیری نصیر
حال عبادت به من بیشتر از پیش ده
در رمضان تخت من باشه سَریری(تختخاب) صغیر
تِشنه ی خود کن مرا باز اگر لایقم
روح مرا وسعتی ده چو ضمیری(درونی) کویر
دست مرا در دعا تا به خودت باز کن
هرکه گدایی کند هست فقیری شهیر(مشهور)
وعده ی دیدار ما لحظه ی افطار دل
مست خودت کن مرا، ریز شعیری(شراب) کثیر
هر که به شیدا شدن مفتخراست را ببر
گوشه کناری نشان روی حصیری(زیرانداز) حریر
بر قلمش حکم کن جز تو نگوید دگر
تا بنویسد بیان مثل دبیری(کاتب) دلیر
|