سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        واشک

        شعری از

        بهرام خزایی

        از دفتر چه کنم با باد نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۰ ۱۸:۰۲ شماره ثبت ۳۳۹۲
          بازدید : ۸۸۹   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهرام خزایی
        آخرین اشعار ناب بهرام خزایی

        واشک

         

         

         

         واشک یک باره در پی پلکها جاری گشت

         

         

        وغم تنهایی

         

        التیام تمام درد هاشد

         

        وشب پره هایی که در سیاهی شب

         

        در مهتاب

         

        می رقصیدند

         

        بر مرداب لحظه ها

         

        آرام

         

        در سکوت،با بغض

         

         خوابیدند             

         ودیگر خورشید را ندیدند

         

        واشک یک باره در پی پلکها جاری گشت

         

        رودی برخواست

         

        از کویر خاطره ها گذشت

         

        ومرداب مرداب لحظه ها

         

        جان دیگری یافت...

         

        دیگر شب پره ای نبود

         

        ماه لغزیده بود

         

        بر ستارگان یخ زده چشمم

         

        واشک یک باره

         

        با آه در هم پیچید

         

        ودل نالید

         

        دندان آرام لب جگر را بوسید

         

        و بارها بارها

         

        دعاها را التماس هارا

         

        به گوش کر خدایان خواند

         

        جوابی نیافت.

         

        من شب پری مرده

         

        آن رود پر از خون

         

        آن مرداب

         

        آن کویر خاطره ها

         

        آن فریاد ناله آه

         

        ارمغان خدایان بود

         

        خدایانی که انگار کورند و کر.

         

        ................................................................

         

        توضیح:منظور از خدایان شخصیت هایی هستند که خود را خدا میدانند

         

        با رای ونظرتان همراهیم کنید و با نقدتان راهنمائیم.


        جناب بهرام عزیز خواهشمندم یک بار دیگر نام کاملتان را برای ما ارسال کنید تا تصحیح گردد . با تشکر از شما عزیز  مدیریت شعر ناب

         

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2