چهارشنبه ۲۸ آذر
او خواهد آمد شعری از محمد_نوروزی
از دفتر نازنین نوع شعر
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۰ ۱۱:۱۲ شماره ثبت ۳۳۳۶
بازدید : ۸۲۸ | نظرات : ۱۱
|
آخرین اشعار ناب محمد_نوروزی
|
ای کاش کسی ، با دل دیوانه
نمی بود در شهر خدا ، خانه ی ویرانه نمی بود چون مست و خرابند همه محتسب و شیخ در دست بت میکده ، پیمانه نمی بود شمعیم که ناچار بسوزیم به محفل هیچ عاشق جانسوز چو پروانه نمی بود اشکی به دل غمزدگان راه نمی داشت غم هیچ نمی بود ، که غمخانه نمی بود گر مهر و وفا بود به دل ، آب
زلالی سوزی به دل عاشق مستانه نمی بود دستان نوازشگر آن لعبت زیبا از ظلم و ستم کاش به ذولانه نمی بود این مست که پرپر کند هر روز گلی را ای وای نمیشد ، که میخانه نمی بود بیچاره نداند که چی گوید به دو طفلش شب ماتم بی نانی ، به هر خانه نمی بود یکروز جمعه
، عشق خدا میرسد از راه ای کاش جهان
،بی رخ جانانه نمی بود
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.