سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        با من رازی بود

        شعری از

        منصور دادمند

        از دفتر دیوان مسعود نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۳ ۱۴:۴۷ شماره ثبت ۳۲۵۶۷
          بازدید : ۵۳۷   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر منصور دادمند

        با من رازی بود
        به اشکی به سکوت
         به حقیقت
         تلخ وگزنده
        به فریاد کشنده
        به ناله فرشته به جانم نشسته
        رازی به شکفتن
         پژمردن
        به مهر خدا فروختن
        باختن و ساختن
        خدایی شدن
        رازی به کندن بال فرشتگان
        ............
        راز به گل گفتم پژمرد
        به آسمان شب گفتم
        ستاره ها  تیرشهاب بر زمین شدن
        سوختن و سوختن
        با نا له در آسمان  به پروازگریستن
        راز به دریا گفتم
        کویر سوزان شد
        حرارتش بر تر از خورشید آسمان شد
        راز به باد گفتم
        خانه نشین خرابات شد
        به عشق گفتم
        ترسید و لرزید
        بست دفتر عشق
        راز گفتم تا یک نوازش یک همدرد به جانم شود
        .......
        راز من بچه ای کوچک  و
        نحیف و بی ریاست
        خندان به دنبال پروانه ها
        دادند بال  به آنها
        دادندبالی بر تر از بال ملائک
        راز من
        راز علف هرز
        به نجات یک گل زیباست
        رازم سوختن نوزادی به تولد
        در میان آتش سوزان
        هر روز و هرروز است
        ......
        همه می بینند من نوزاد
        کسی نیست خاموشم کند
        از درد جانکاه
         فریاد میزنم
        نه از درد و رنج
        نهاز به آتش سوختن
        فریاد میزنم به خدای زیبا و مهربان
        بس است دوختن و خندیدند
        بس است صبر و انتظار
        بس است تنهایی و غریبی
        بس است دیدن گلها پژمردن
        رنگ سیاهی به جانها رسیدن
         
        ۱۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0