سبکی که شعر سپید استفاده میکنم بسیار ساده و قابل فهم برای همه بیشتر نزدیک به ترانه
.................................................................................................................
می خواند ماه آواز به ترانه
با رقاص نورش شبانه
رود خروشان است خروشان
به فریاد جنگ وپیکار و
بیداد
با سنگی در مانده افتاده بر راه
هست چوبی رهگذر بر آب
نظاره گر دعوا
دعوایی بی مهر بر جان
......................................
میرسد بلایی بی درخواست بر چوب بینوا
می افتد چوب
در گرداب خشم سنگ و رود خروشان
می خورد غوطه پیاپی
می درد ترانه
ترانه ماه شبانه
به فریاد درد ورنج پیاپی
می دود رقاص زیبای ماه
سوی فریاد
فریاد دلخراش از قلبی به ناله به آسمان
میکند رقاص خبر
داروغه شبانه
باد گزنده
که دارد شلاق ˊبرنده
می ترسد سنگ
می غلتد به شلاق و فریاد
می شود مدهوش ومست پریشان در آب
به فرار از راه
می شود خموش به فریاد رود خروشان
می خواند ترانه
ترانه شر شر
زیبا و لطیف و
جاودانه
می شود دعوا به پایان
.........
درختان غمناکند بر چوب بینوا
نکند چوب مرده بر جان
می رسد نوای خوش از چوب رهگذر
میشود پایان اشک رقصنده ی ماه
میشود رقاص خندان
میکند رقصی زیبا با ترانه
به ساز مهتاب
با رقص شب تاب
هم تاب به تاب ماه
می زند سازطبل
باد گزنده
به ترانه
می زند لرز بر هر شاخه وبرگ
میبرد میکند همراه
با گیسوان زیبایش شاخه و برگ به رقص
تا شود زیبا شب به بزم شبانه
تا شود زیبا شب به بزم شبانه