چهارشنبه ۵ دی
مبهم در اینه شعری از امین سوری
از دفتر زینب.عشق .جنون نوع شعر
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۰۷:۴۴ شماره ثبت ۳۲۳۰
بازدید : ۱۲۲۸ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب امین سوری
|
می نشینم با خودم
ساعتی در تردید
مبهم در اینه
خالی از هر امید
در سکوتی مطلق
بر دهان اینه
نقش آهی میزنم
بر دو عمق چشمم
در عبوری کوتاه
من نگاهی میزنم
یادم اید ان روز
که به من خندیدی
نسخه ی عمرم را
به دمی پیچیدی
من ولی سخت شکستم
آن روز...
بر بلندای غرورم
آسان...
وتورا
خوش به مذاقت آمد
چهره ی سادگیه یک انسان
و چه بی رحمانه
برسر شعرم ماند
سایه ی سنگینت
و به چشمان من
تا ابد افتاده
طرح مبهم از آن
صورت رنگینت.
پُرٍٍٍرنگی آری...
دلت از من دور است
همگان می گویند:
چشم عاشق کور است.
منه ناچار که در بند توام
سالیان دوریست ...
که در این ویرانه
من تکدی گر لبخند توام
ای دریغ اما تو ....
تو که در بنیادت
هرزگی را دهری
تو که در رسوایی
شهره ی این شهری
توگاه و ناگاه
از محبت عاری
من به راهت حیران
تو کنار یاری
تا به کی میخواهی
عاشقت ازاری
پ .ن
بازم مثل همه ی پنج شنبه ها خیلی بیتابم
اخه لحظه ی دیدار نزدیک است
مگه چیه .همش 22 سالمه .بهار هم که هست .
چشم بعضیا هم که خیلی میگره ادمو
از همه بدتر متولد خردادم
شما بگید .پس چرا عاشق نباشم ؟؟؟؟؟؟؟
جدی نگیرید
یا بگیرید فرقی نمیکنه .من دیونه شدم رفت پی کارش .
اهای اونایی که برام کامنت میزارید .اهای اونایی که نمیزارید .اهای همه اهالی شعر ناب
به خدا همتونو I love youاز ته دل .قلب من به عشق شماها میتپه .
راستی سلام .
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.