يکشنبه ۲۷ آبان
|
دفاتر شعر مهدی نعیم (خیال)
آخرین اشعار ناب مهدی نعیم (خیال)
|
یه حرفی زدم محض رد گم کنی
که شاید نخوای سایه تو کم کنی
همه ثروتم بودی و گم شدی
تو می خواستی اخر ندارم کنی
یه حرفی بزن مردم از انتظار
نذار باشم این کنج غم بیقرار
به آینده با تو چه خوش بین شدم
منو تو کف آرزوهام نذار
نذار گرمی عشقمون کم بشه
نذار خاطره تو زمان گم بشه
به جای خوشی،خنده و آرزو
نذار بی تو این پشت من خم بشه
حواس نگاهم به رفتن نبود
که رفتی و تنها شدم خیلی زود
دلم مدفن آرزوها شده
سیاهی،تباهی و حسرت درود
پریدی و رفتی و تنها شدم
میون دل غصه ها جا شدم
مسافر سفر با تو معنی گرفت
منم موندمو غرق رویا شدم
کنارم به جای تو غصه اومد
نشست رو دلم توی این حال بد
نذاشت با تو خوشبختیو حس کنم
به روی دلم مهر شادی نزد
کسی که نشسته کنارت منم
چه آسون به پیش تو پر زد دلم
در این امتداد جدایی ببین
تو رفتی و من هم اسیرت شدم
...
م.ن.خیال(مصرع اول از هلیا صبحانی)
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.