يکشنبه ۲۷ آبان
موج کویر شعری از محمد مهدی حافظیه
از دفتر موج کویر نوع شعر مثنوی
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱ آذر ۱۳۹۳ ۱۶:۲۶ شماره ثبت ۳۲۰۰۰
بازدید : ۵۰۰ | نظرات : ۸
|
دفاتر شعر محمد مهدی حافظیه
آخرین اشعار ناب محمد مهدی حافظیه
|
ب
آمدی گفتی: خداقوت، سلام آقا، سلام / گفت آن شاطر که دیگر نان ندارم، با سلام
گفتی: آقا لا اقل یک دانه نان بر من دهید! / گفت دیگر نان نباشد بعد آن آقا حمید
نام من را برد و من در انتظار تو ولی / با شجاعت گفتی: آقا چشم، فهمیدم، بلی
خواستی برگردی اما من به تو گفتم: سلام / ماندی و گفتی: بفرمایید، گم کردم کلام
از خجالت مرُدم آنجا با سکوتی مشترک / با خودم گفتم خیالی نیست میگویم، درک
گفتمت: من آخرینم توی صف، قدری بمان / نصف نانم را شمابردار! بهتر اینچنان
سرخ شد آن گونه هایت زیر لب گفتی شما? / گفتمت:نانم زیاد است و شما خواهان، چرا
گفتی آقا خود نمیخواهید،؟ کم می آورید / گفتمت: اصلا، تعارف نیست؛ نان باید خرید
با تبسم با تشکر راهی منزل شدی / رفتی و انداختی دلشوره در دل بی خودی
ذات من نگذاشت هر چه این در و آن در زدم / در پی تعقیب تو هر روز بر تو سر زدم
بعد آن نانوایی و دیدار ده بار دگر / دیدی و بی شک فرو کردی به دل، خار دگر
آرزو کردی که باید باز ناپیدا شوی! / کاش در موج کویرم غرق در دریا شوی
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.