سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 9 آذر 1403
  • روز بزرگداشت شيخ مفيد
28 جمادى الأولى 1446
    Friday 29 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۹ آذر

      خواب

      شعری از

      منصور دادمند

      از دفتر دیوان مسعود نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۳ آبان ۱۳۹۳ ۱۵:۵۹ شماره ثبت ۳۱۱۵۸
        بازدید : ۳۵۶   |    نظرات : ۲۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر منصور دادمند

      با کمال تشکر از استاد طارق در ویرایش شعر اولیه
       
      شلاق سوزان ترس ولرز بر رخم می دود
       
      به صدای پای شلاق
      خالق وحشت
      چینی نازک روحم،
      ترک میخورد
      دردِ خستگی از رنج...
      2
      می دود دود از قلب من
      در پس پرده ای از اشک و آه
      در طرح ویرانه ای سوزناک...
      آفتابی ست خسته
      درنده
      بیابان خشک سینه من
      سبزی برگی را،
      در ذهنم نقاشی می کنم
      نه بادی خنک
      نه گیاه و نه آب
      سکوت است وسکوت و سکوت
      تنها یک فریاد تنها
      می لرزد شبکه دهلیز قلب من
      می شود پرواز گدازه ها...
      3
      چشمه ای از اشک
      پیشاپیش من می رود
      بر صفحه ی لرزان پلک هایم،
      واژها رژه می روند
      راه معراج واژه های زیبا،
      چرا ناصاف است؟
      ترس ووحشت میخندند
      رهایی میگرید بر خنده
      فریادی از خشم میزند بر جانم
      4
      و باز تاریکی
      آرام و بی صدا
      می خزد بر چشمهایم
      چشم هایم می سوزد
      مرگِ خموش
      طبل تنهایی میزند
      من مات،
      مبهوت ،
      پریشان...
      5
      این چه غوغایی ست؟
      موری،
      بی خیالِ چشم های مضطربم
      می برد دانه هایی که از آنِ اوست
      میرسدبازآب
      میبرد دانه مور
      تاریکی و ظلمت به شکارند خموش خنده کنان...
      6
      سوزش تلخی،
      تار و پودم را در می نوردد
      می نگرم به
      فریادی از مور
      اشکی میرقصد
      از چشمانم
      بی بالِ پروازی
      پریدنم از خواب، تماشایی ست!!
      7
      دلم میگیرد
      دل شکسته،
      به تدبیر می رود
      کنار لانه مورها
      دانه ها را می پاشم
      اینبار،می خوابم،
      به امید ِ...خوابی زیبا
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2