سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      باز دلتنگ شدم شرمنده

      شعری از

      علی محامی

      از دفتر دفتر غزل - غزل مثنوی نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۵ مهر ۱۳۹۳ ۱۶:۳۸ شماره ثبت ۳۰۳۷۳
        بازدید : ۱۳۹۱   |    نظرات : ۲۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر علی محامی

      صدای ارسالی شاعر:
      نيستي از لب من پاک شده خنده گلم
      باز دلتنگ شده مرد تو شرمنده گلم

      باز افتاده به صد خاطره ات راه دلم
      تو در اين حکم تکي سرتري از شاه دلم

      با خدا قهر نکردم که چرا برد تو را
      قهر کردم که چرا اين همه آزرد تو را

      سخت سوزاند در آتش همه جسمت را
      بر سر سنگ نوشتند جدا اسمت را

      سينه ات سوخت نشد قلب مرا خانه کند
      دست کوتاه که موهاي تو را شانه کند

      شربت دوستي اهل جهنم بچشم
      تا بهشتي که تو را برد به آتش بکشم

      باز باران دو تا چشم که پا مي گيرد
      ابر روي سر خود چتر مرا مي گيرد

      مثل تاسي که همه شش طرفش مثل هم است
      بعد تو هرچه بياید که مهم نيست کم است

      يک شبم بعد تو بي وحشت و کابوس نشد
      قرص مي خوردم و رگ مي زدم افسوس نشد

      بعد تو زرد ترين آذر پاييز شدم
      با کس و ناکس اين شهر گلاويز شدم

      چشم من آب نخورد از همه آمار گرفت
      پي قدقامت تو روزه شک دار گرفت

      بغلم دختر تن ناز تو را کم دارد
      نيستي هر نفس اهواز تو را کم دارد

      با خدايي که رقيبم شده قهرم برگرد
      از بهشتش تو فراري شو به شهرم برگرد

       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم
      میر حسین سعیدی

      دیوانه ترین لایق دیوانه ی عشقیم ااا هویی به دل دف شده دردانه ی عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3