دوشنبه ۳ دی
خبر شدم که به آتش زدی فوتوی مرا شعری از احمد محمود امپراطور
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۸ شهريور ۱۳۹۳ ۱۵:۳۶ شماره ثبت ۲۹۸۴۱
بازدید : ۴۸۵ | نظرات : ۱۴
|
دفاتر شعر احمد محمود امپراطور
آخرین اشعار ناب احمد محمود امپراطور
|
شدم خبـــــر که به آتش زدی فوتوی مرا
به این عمــل زدی در خــــاک آبروی مرا
تو کــار کـــردی که دشمن نمی کند هرگز
چگونـــــه گــــردی مقابل ببینی روی مرا
من از خُمــــار نگاه تو غـرق بودم دوش
به سنگ بستـی تو خُـمخانه و سبوی مرا
نسیــــم عشق تو طوفــان شد و بلا آورد
شکست شـــــاخه ی گلــــزار آرزوی مرا
فتاده ام به صــــد دام و نیست غمخواری
به نالـــه هم نرسیـــــدی، ندیدی اوی مرا
به خار زار خصـم گشتی خار چین و ولی
به زیـــــــر پای نمـــودی گل ِ شبوی مرا
به جاده خاک نشین گشته ام من ِ محمود
تو شـــاد کـــردی دل دشمن و عدوی مرا
—————————-
سه شنبه ۳۱ سرطان ۱۳۹۳ هجری آفتابی
که برابر میشود به ۲۲ جولای ۲۰۱۴ میلادی
ســـــــــرودم
احمد محمود امپراطور
افغانستان
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.