سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        دلیل زن ذلیلی ...

        شعری از

        منوچهر مجاهدنیا

        از دفتر اشعار آزاد نوع شعر تصنیف

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۳ ۱۵:۵۷ شماره ثبت ۲۹۵۶۷
          بازدید : ۴۴۵۰   |    نظرات : ۱۶۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر منوچهر مجاهدنیا

        درود بر دوستان و سروران و اساتید شعرناب !
        طنز متعلق به یکی از عزیزان شعر ناب است که به خواهش بنده برای این پست سروده اند ، فی البداهه! پس از کامنت گذاری دوستان و در خاتمه  بنده نام شاعر را اعلام و قدردانی لازم از ایشان بعمل می آید.
        پیشاپیش از حضور پرمهرتان سپاسگزارم و اگر در وزن و قافیه و موارد فنی شعر نقصی هست به بزرگواری تان ببخشید .
        شبی با یار خود دعوا نمودیم
        که با هم محشری عظما نمودیم
        تمام حرفمان زین جا شروع شد
        ز نفرین های او قدم رکوع شد
        بگفتم این غذایت شور گشته
        شبیه خاک سرد گور گشته
        بیک آن سفره را تاکرد نامرد
        به فحاشی دهان واکرد نامرد
        تو از اول نبودی لایق من
        چرا بشکسته ای پس قایق من
        تو را فامیل خود دختر ندادند
        شغالی ، بهر تو اختر ندادند
        بگفتم ، پیش از اینم دیده بودی
        نبودم من تو هم ترشیده بودی
        نمی دانم تو هم کفگیر خوردی ؟
        کتک از همسر خود سیر خوردی ؟
        گله می کرد با من دلبر من
        چرا آدم نگشتی همسر من
        پسر دایی من جراح قلب است
        بداخلاقی به قلبش سلب سلب است

        به زیبایی ز تو سرتر نباشد
        ولیکن آدم است و خر نباشد
        مرا می خواست از دوران خُردی
        زمین بایری باران نخوردی
        از این حرف و سخن آشفته گشتم
        به کین و بغض من آشفته گشتم
        ومن هم این دهان را بازکردم
        مثالش نیش خود آغاز کردم
        بگفتم خواهر تو در نظر بود
        ندانستم که جانم در خطر بود
        که این را گفتم و توفان به پا شد
        به مانند فنر از جا جدا شد
        الهی چشم ها تان بد نبیند
        که چشمان ام دگر جایی نبیند
        بگفتم قصه های زن ذلیلی
        برای تو که دنبال دلیلی ...!
        این طنز فقط زاییده ذهن پریشان شاعر است وواقعیت ندارد!
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۷۹ شاعر این شعر را خوانده اند

        مینا علی زاده

        ،

        منوچهر مجاهدنیا

        ،

        حمید راد ( احسان )

        ،

        زهره هاشم آبادی

        ،

        مینو امینی

        ،

        فاطمه رها

        ،

        تینایاسین

        ،

        حسن نصیری

        ،

        ساحل شیدا(ساحل)

        ،

        نگار حسن زاده

        ،

        شیوا شاکری پور(ساغر)

        ،

        صفیه پاپی

        ،

        محمد علی شیردل

        ،

        عليرضا حكيم بيرانوند

        ،

        سید ظاهر موسوی

        ،

        میثم دانایی

        ،

        غلامرضا مهدوی(مهدوی)

        ،

        مژگان روحانی

        ،

        کیوان رادفر

        ،

        اسماعیل علیخانی

        ،

        پژمان صالحی

        ،

        تاراز (امین افضل پور)

        ،

        یاسر شفیعی( تائب)

        ،

        مولود پورصفا

        ،

        ولی صادقی

        ،

        امیر منصور جلالی

        ،

        شرمینه بهاروند

        ،

        طارق خراسانی

        ،

        نسيم خسرونژاد صبا

        ،

        سارا عبدالهی

        ،

        جواد کشته گر

        ،

        اصغراروجی(غریب)

        ،

        حسن عباسي

        ،

        زهرا کاظمی

        ،

        بهزاد رستمی

        ،

        علی اصغر اقتداری (حرمان)

        ،

        ابراهیم حاج محمدی

        ،

        امیر سینا عسکرپور

        ،

        الهه انتظاری(شقايق)

        ،

        هوشیار فرازمند

        ،

        مجتبی شه ستا

        ،

        داوود امیری متخلص به عاشق

        ،

        حسین سپهری (پرواز)

        ،

        صادق خیام

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        ،

        جوادرحیمی(راحم)

        ،

        هاشم دانش مایه(دانش)

        ،

        رضا نظری

        ،

        فرحناز راسخ

        ،

        مهدي ازوج (هومن )

        ،

        منصور دادمند

        ،

        کاظم علمی

        ،

        خدیجه زینالی ( مهربانو)

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        فرهنگ باریکانی (صالح)

        ،

        پریسا رستمی زاده

        ،

        بهنام مرادی ( بهی )

        ،

        زهرااحسانی

        ،

        عبداله حسینی

        ،

        علی نعیم

        ،

        علی اسماعیلی

        ،

        مهدیه محمدی(دل آرام)

        ،

        حسین شفیعی بيدگلی

        ،

        مونس ارجمندی

        ،

        الناز مهدوی

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        محمدرضا جعفری

        ،

        بی پایان ( داود دشتی)

        ،

        حسين باران(کاک باران)

        ،

        محمد_نوروزی

        ،

        فرزان رادفر

        ،

        هدیه قادری( مهتاب)

        ،

        حسن دولتی (درویش)

        ،

        امیر شمشیریان

        ،

        خیلی وحشی( علیرضا)

        ،

        طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)

        ،

        مونس حسینی

        ،

        ناهید معین (پوپک)

        ،

        محمد جواد مولوی

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4