سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        خروس 2

        شعری از

        جاسم ثعلبی (حسّانی)

        از دفتر نسیم کارون نوع شعر قصیده

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۳ ۱۵:۲۸ شماره ثبت ۲۹۲۳۹
          بازدید : ۵۴۴   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        خروس 2
        خروس بد زبون ما ، خواب و صفا  نداره
        روی درخت خونمون ، با قلدری سواره
        تو لذت خواب دلم ، قوقولی قوقو می کنه
        صبرم تموم شده دیگه ، یه جوری دل شومی کنه
        با قیچی ریش خودم ، بال و پرش بریدم
        بازم می خونه بی صدا ، ناخن پاش کشیدم
        دور می زنه توی حیاط ، قد قد زیبا می خونه
        دونه میخواد در می زنه ، خدایا قلبم داغونه
        با بند کفش خوشگلم ، پاهای اون رو بستم
        می خوابه رو زمین تر ، غرورش و شکستم
        بازم می خونه بی جهت ، خوشا به حال و روزش
        سبد گذاشتم رو تنش ، افتاده دل به سوزش
        بازم صدا در میاره ، می پیچه در مغز و سرم
        آب و غذا بهش دادم ، ساکت نمیشه سرورم
        نصف شبی تو مجلسی ، یه شب دلم کباب می خواست
        نیت سر بریدنش ، تو ذهنم اومد این دواست
        کدوم روش اسونتره ، تیر بزنم ولش کنم
        و یا با کارد تیز تیز ، مشکلم و حلش کنم
        نصف شبی تیرو تفنگ ، صداش می پیچه تو هوا
        همسایه ها بیدار میشن  ، چکار کنم خدا خدا
        هی دویدم آه کشیدم ، خروسه خیلی فرزه
        تا بگیرم اون پریده ، از لب و کنج درزه
        حیاط خونه باز باز ، زمین ورزشی شده
        من می دوم او می دود ، تو دستم تاولی زده
        بازی نمیه اولش ، تموم شده به سود او
        افتادم و غش کردم و ، کور شدم از دود او
        عیال و بچه ها همه ، دست می زنن بگیر بگیر
        میدون جنگ ما شده ، من و خروس خنگ و پیر
        آخر قصه رو بگم ، آخر خط گرفتمش
        آب زدم بال و پرش ، چاقو گرفتم گردنش
        چشم قشنگ و ناز او ، خیره شده به تسلیم
        اشک فرود اومد ازش ، رام نمیشه زتعلیم
        دلم شکسته ناگهان ، از قتلش دست کشیدم
        آزاد که شد به گوشه رفت ، آوازش و شنیدم
        بار دیگر بگیر بگیر  ، منقارش و چسب زدم
        با نوک پای دیگرش ، باز می کنه بازم ردم
        هوای شرجی و صدا ، خروس بی بخار ما
        سلب شده اسایشم ، شدم فدای خنده ها
        تمام پرهای تنش ، یکی یکی کشیدم
        لخت و عریان که شده ، دیگه تموم بریدم
        خروس بی محل ما ، دست کشیده از آواز
        بی بال و بی پر که شده ، نمی خونه به هر ساز
        جاسم ثعلبی (حسّانی) 25/05/1393
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4