روز مرد است و"ولی مردی کجاست؟
مرد های زن نما "شرمی کجاست؟
مردی مردانمان "شهوت بود
جمع بسیاری در این کسوت بود
شغل مردی"منقل وبافور هست
زن کشی فریاد "حرف زور هست
حرف مردان شهرت وزن بارگی
عیش ونوش ومطربی"دل پارگی
آن امام ومقتدای من علی ست
چون که او آری امام حیدری ست
مکتب او زن ذلیل وخوار نیست
زن گلست وهیچ او سربار نیست
روز مرد است و تولد یافت او
همسری چون دخت احمد یافت او
در زمان خود مصیبت کم کشید
گوشه ی عزلت نشست ودرد دید
مهر او هرگز ز همسرکم نگشت
پشت او خم گشت "مهرش برنگشت
آن امامم رو به رو شمشیر زد
او به قلب دشمنانش تیر زد
آن خدایی که جهان را آفرید
بهریک زن "جان زهراآفرید
فاطمه نامرد افشا می کند
خطبه ی حق را هویدا می کند
از فدک نام محمد"ص"زنده کرد
دخت احمد ظالمان را بنده کرد
زینبش شور حسینی می زند
کاخ ظلمت را چه سیلی می زند
آن خدای بی بدیل "حمد مجید
کی زنان را ناقص العقل آفرید
در جهان درد است اما مرد نیست
روز عید است و یکی همدرد نیست
حضرتش "عج "را منتظر بگذاشتند
داغ ما را بر جگر انباشتند
سی صد واندی ز یارانت کجاست؟
مهدیا مرد هوا دارت کجاست؟
روز مرد ست و ولی مردی کجاست؟
مردهای زن نما"عیدی کجاست؟
********************************
مهدیا کوبنده ی دریای شر
می رسی آخر به داد این بشر