دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر داوود امیری متخلص به عاشق لرستانی
آخرین اشعار ناب داوود امیری متخلص به عاشق لرستانی
|
صبح من آغاز شد امروز با یادی از او باز من دیوانه ام دیوانه ای دیوانه خو شمع بزم آفرینش هست و من پروانه اش نقطه ی با است و من حیران صدها حسن او هرچه دانا می شوم گویا به او جاهل ترم ریسمان علم پیش یار باشد مثل مو شادی دنیا نمی ماند،درآن دنیای اصل آنچه شادت میکند بغضیست مهمان در گلو ترک مهر جمع اینان را نمی دانم که من چاکری هستم و آنان سرورانند ای عدو گفت:جانت را بخر کم دم بزن از عشق او بنده ی شاهی خطاپوشم برو این را بگو یک حقیقت نقل کرد آن شیخ دربارش،چنین: کیمیا را هر زمان از خاک پای او بجو ماه اگر این نور دارد نور او هست از قمر آن قمر از شمس روی او بگیرد آبرو وصف او را ذات یکتا کرده است از من نپرس هفت دریا را چه کس جا می دهد در یک سبو ای تو عاشق راز و رمز شعر را پایان بده چونکه می نامند تو را دیوانه ای دیوانه خو
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.