سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 15 خرداد 1404
  • قيام خونين 15 خرداد، 1342 هـ ش
  • زنداني شدن حضرت امام خميني -ره- به دست مأموران ستم شاهي پهلوي، 1342 هـ ش
9 ذو الحجة 1446
  • روز عرفه - روز نيايش
Thursday 5 Jun 2025
  • روز جهاني محيط زيست

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس

پنجشنبه ۱۵ خرداد

تحسین

شعری از

داوود امیری متخلص به عاشق لرستانی

از دفتر غزلیات عاشق نوع شعر غزل

ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۳ ۱۱:۵۱ شماره ثبت ۳۱۰۰۰
  بازدید : ۷۶۶   |    نظرات : ۵۱

رنگ شــعــر
رنگ زمینه
دفاتر شعر داوود امیری متخلص به عاشق لرستانی
آخرین اشعار ناب داوود امیری متخلص به عاشق لرستانی

دلا با غم چرا یعقوب گونه عمر می بازی
بیا چون ما بکن با دار این دنیای بد بازی
نشستن با بدان غیر از بدی حاصل نمی دارد
بمان تنهای تنها و بخوان شعر و بزن سازی
تو از خاکی بمان خاکی نباش از مردمان شاکی
که جز چندی همه دارند خوی گرگی و بازی
جهان فانیست ای دانا نمیمانی تو هم چون او
بمان تا لحظه ی  رفتن کنار یار دمسازی
به آن روزی که ((ندعو کلّ اُناسِ))به مولاشان
بیار ایمان که با اینت سرا در فردوس اندازی
رضای خالقت در هر زمانی پیش رو باشد
که عالم بی رضای او ندارد ارزش غازی
چه زیبا عالمی دارد سکوتی از سر حکمت
بیا کمتر بنال ای دل که شاید یافتی رازی
نوای ساز ایرانی کند تاثیر در روحم
ندارد حس و احوالم نشان از راک و از جازی
تمام خوش نویسی مینشیند بر دلم اما
که این خط شکسته پیش چشمم دارد اعجازی
به این شعری که عاشق گفت،می آید به تحسینش
خداوند غزل ،حافظ،همان مجذوب شیرازی
۱
اشتراک گذاری این شعر

نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


(متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
ارسال پیام خصوصی

نقد و آموزش

نظرات

مشاعره

غلامرضا مهدوی (مهدوی)

جوابت می دهم از جان اا سلامی بی طمع هرچند می دانم اا که پنداری در این دنیای پر تزویر و پر دوز و کلک اا گاهی سلامی گر کسی گوید اا سلام گرگ را ماند اا که دندانهای تیزش را اا قفای پرده ی گفتار مهرآمیز خود مستور می دارد اا شاگردی می کنم عزیز
سید مرتضی سیدی

تویی که بر سرِ خوبانِ کشوری چون تاج ااا سِزَد اگر همه ی دلبران دَهَندَت باج اااا سلام و عرض ارادت استاد مهدوی عزیز التماس دعا ااا ج
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

مرحبا آجرک اللهبزرگا مردا اااا نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات
سید مرتضی سیدی

تو بخشیدی روان و عقل و ایمان ااا وگرنه ما همان مشتی غباریم ااا تو با ما روز و شب در خلوت و ما ااا شب و روزی به غفلت می گذاریم ااا نگویم خدمت آوردیم و طاعت ااا که از تقصیر خدمت شرمساریم ااا مباد آن روز کز درگاه لطفت ااا به دست ناامیدی سر بخاریم ااا خداوندا به لطفت با صلاح آر ااا که مسکین و پریشان روزگاریم
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

موسای من تو به دنبال کدامین خضری اااا گوشه ی چشم تو ابریست پر از آب حیات

کاربران اشتراک دار

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1