دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر داوود امیری متخلص به عاشق لرستانی
آخرین اشعار ناب داوود امیری متخلص به عاشق لرستانی
|
الا یا ایها الساقی بگیر از من تو این حایل که آن خوش باده ی عشقت کند دیوانه هر عاقل جدایم کن از این دنیا که اهل آسمانم من بیا تا روح غمگین را کنی آزاد از این کاگل نزن بر سینه ام جانا تو دستی رد که درویشم خدا دستور می گوید نران از درگهت سایل گدا بودن در این درگاه خوش صد تخت می ارزد اسیر بند اینان میشود اسکندری کامل بنازم من به آن شاهی که میپوشد خطاها را که با او ذره چون خورشید و بی او عالمان جاهل در این دریای طوفانی که در آن ساحلی هم نیست مگر با نوح کشتیبان رسی تا خشکی و ساحل اگر مشتاق دیداری بکن در راه او کاری که بی جریان خون هرگز نمی دارد تپش یک دل اگر راه تو حق باشد چرا با عمر پنجاهت نه شوری در دلت باشد نه هستی بنده ای قابل بیا یا کسب علمی کن و یا صاحب شو فضلی را که فانی میشود هر کس بجز هر عالم و فاضل لقای یار پنهانت هزاران رنج می دارد ولی این رنج شیرین است اگر آخر دهد حاصل شدی بدنام،ای عاشق تو از بس دم زدی از یار ولی خوش باش چون بی او عبادت میشود باطل
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.