جمعه ۲ آذر
|
دفاتر شعر مرتضی دیانت دار (خاموش، خموش)
آخرین اشعار ناب مرتضی دیانت دار (خاموش، خموش)
|
امروز چه خوشحالم و بس خوش خوشمان است
سوی گل و گلزار و گلستان کشمان است
بی دلبر بی می چه عجب مست و خماریم
فکرم نه پی پنج و چهار و ششمان است
بی ساز و نی و دف و دهل چرخ زنانیم
گویا که خوشی در پی افزایشمان است
یا می نخورم یا که اگر باده گسارم
می نوشم از آن می که به پالایشان است
مدیونم اگر از پی بخشش ز در آید
می بخشم و امروز که بخشایشمان است
ما را نبود حاجت مشاته ازیرا
آرایه هر قافیه آرایشمان است
این شعر و غزل از دهنم هیچ نیافتد
چون طوطی شکر به دهان خایشمان است
آمیزم امروز به هر کس ز در آید
تا شادی و شور و شعف آمیزشمان است
از صحبت ناجنس حذر باید و پرهیز
زیرا که همه کاهش و فرسایشمان است
مرتضی به خلوت و خموشی چه عیان گفت
آسایش مردم همه آسایشمان است
مرتضی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.