سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 29 دی 1403
    19 رجب 1446
      Saturday 18 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        دو چیز در جهان بی انتهاست: عظمت جهان و حماقت بشر انیشتین

        شنبه ۲۹ دی

        مادر : باز هم تنهایم

        شعری از

        جواد مهرگان مجد

        از دفتر اطلسی ها نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۴ ۱۷:۲۷ شماره ثبت ۲۶۸۵۹
          بازدید : ۹۰۵   |    نظرات : ۱۲۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر جواد مهرگان مجد

         
        مادر" باز هم تنهایم
        باز هم تنهایم
        مینشینم سر پس کوچه تاریک خیال
        میگذارم قدمی از سر دلتنگی به فراسوی محال
        به هر انجا که صبا خواهد برد دل غمگین مرا
        به زمانی دور
        به مکانی چند
        به سراغازی خوش
        به ملاقات گل اطلسی کنج حیاط
        یا به دوران گذشته روی پرهای خیال
        پیش روی داشتن این رویا .
        لحظه ای چند نشستن بر مادر ؟
        و نگاهی پر خواهش که چرا من نروم سوی حیاط و بشینم لب حوض
        بر ان سرو بلند زیر ان برف که همچون دل من میبارید .
        و بسازم دل سیر از شوق نرفتن سر درس .
        چه زمان خوشی افسوس که رفت .
        میشود باز نشستن لب حوض با دلی پر لبخند ؟
        در کنار مادر
        تا بگویم همه آمال دلم .
        صد افسوس
        که دگر مادر نیست .
        حوض کو ؟
        خانه ام رفته زیاد .
        کودکی را بردند .
        مانده ام من تنها .
        همه امید همین که نشینم سر پس کوچه تاریک خیال .
        چشم بر هم بزنم شاید امد به برم مادر من .
        و بگویم با او غم تنهایی و بی مادریم .
        که چگونه دل من تنگ به دیدار گل رویش است .
        یا بگویم که دلم سخت شکست بعد ان لحظه تلخ .
        بعد مرگ مادر .
        بعد اغاز جهانی نو که در ان جای خوشی سخت گم است .
        بعد مرگ مادر .
        پس از انکه پدرم ترکم کرد .
        ماندم و دوش کشیدم غم عالم .
        سخت است .
        سخت است ندانی که سر قبر پدر
        هیچ جز خویش نیافتن یعنی چه .
        بی کسی یعنی چه ؟
        یا از ان سخت تر این است همه با چشم حقارت نگرند چشم تو را .
        اما دل من روشن از بهر وصال است اکنون .
        شاید ان لحظه منظور رسیده .شاید .
        ولی افسوس که باید ساختن با غم چرخ برین .
        و مدارا با همه تنهایی
        باز هم تنهایم .
         
                    جواد مهرگان مجد
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7