سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        روزگار بی وفا

        شعری از

        اسامه یعقوبی

        از دفتر ترانه های خستگی نوع شعر ترانه

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳ ۲۰:۲۱ شماره ثبت ۲۶۶۰۰
          بازدید : ۱۰۹۱   |    نظرات : ۲۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر اسامه یعقوبی

        این روزگار بی وفا بازیها داره میدونم
        آخر این قصه ما چطور میشه نمیدونم

        فکرنکنی ای روزگارکه التماست میکنم
        فقط دارم درد دلی من واسه یارم میکنم

         
        سلام ستاره شبهام حالت خوبه مهربونم
        خیلی حرفا تو دلم میخوام بگم نمیتونم

         وقتی ازم دلگیر میشی هیچی ٌباور ندارم
        می ترسم ازیادت برم  من این ٌ طاقت ندارم

        میترسم که بودنت ٌ یه روزی از من بگیری
        به دل میگم حوصله کن چقدر بهونه میگیری

        شب شده و عطر تنت پیچیده تو اتاق من
        تموم خاطراتمون باز اومده  سراغ من

        گرمای ناز دستاتو رو گونه هام حس میکنم
        جای سرت رو عزیزم رو شونه هام حفظ میکنم

        بازم تموم حسرتا میان میشن مهمون من
        کاش میشد فریاد بزنم فقط تویی درمون من

        باخود میگم  یه روز میاد من و تو مال هم بشیم
        تو تک تک ثانیه ها مونس و یار هم بشیم

        خوب میدونم تو هم داری سکوت رو فریاد میزنی
        با غصه ها و گریه هات این دلت رو دار میزنی

        قد همه آسمونا حست رو باور میکنم
        به اشکای رو گونه هات عشقت ٌ باور میکنم

        بازی روزگار اینه بالا پایین زیاد داره
        کافی تو چیزی بخوای فوری برات کم میزاره

        تو امتحان زندگی باید صبور باشی عزیز
        تو بازی دلدادگی جسور باید باشی عزیز

        اما بدون که سختی ها آخر یه روز تموم میشه
        فصل بهار میاد و این زمستونم تموم میشه

        اونیکه عشق رو هدیه داد خیلی خوب و مهربونه
        خودش یه روز ما دوتا رو  آخر به هم میرسونه


                                         اسامه خرداد 93
        ۷
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0