سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 7 ارديبهشت 1404
    29 شوال 1446
      Sunday 27 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        ای برادر تو همان اندیشه ای ما بقی خود استخوان و ریشه ای مولانا

        يکشنبه ۷ ارديبهشت

        باز هم خوابم برد.

        شعری از

        میثم شملان

        از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ ۰۹:۳۰ شماره ثبت ۲۵۹۶۰
          بازدید : ۶۸۴   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر میثم شملان

        باز هم خوابم برد.
         
        در سیاهی ، شب من روشن شد

        دیدم از دور کسی می آید

        پیشه اش نورانی

        و کلامی می گفت

        که وجود انسان،

        در وزن حقیقت پیداست

        و در این تاریکی تو مرا می شنوی

        که دوباره روشنک پیدا شد

        که مرا برد با خود،به سکوت ،به کلامی مفهوم

        که در آن فکر مرا بازی داد

        تا رسیدم به خروش ابدی.

        میثم شملان
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1