به نام خداوند صدف
ای کاش دلم لنگ نگاه تو نبود!
یا بسته به آن روی چو ماه تو نبود...
در آتش عشق تو نمی سوخت اگر:
چون کودک خام سر به راه تو نبود...
ای یوسف چشم من که کورم کردی!
پیغمبر عشق ، غریب چاه تو نبود
بر پای من است ،جرم اگر عشق تو بود
گفتم که تقصیر و گناه تو نبود...
چشم تو وسوسه ی خوردن سیبی هست...
کاش از روز ازل چشم سیاه تو نبود!
کمی دوستانه با تو:
شاید که سالها است در خاطرم نقش بسته ای اما بی خبر...
هیچ کس باور نکرد و نه تو...
بهشتم را فروختم به خاطر جهنم تو...
بنویس ،
سایه ی درخت زیاد است اما دلم عادت کرده است به شاه نشینی....
دریا ....
تقدیم به فکری احمدی زاده (ملحق)
به پاس زندگی....
لطفا اینبار بدون نقد!
بسیار عالی بود
درود بیکران برشما
🌺🌺🌺🌺🌺🌺