به نام حق
به اغازی ز پایانش همه حق
به عشق به معشوقی به نام رب
تجلیگاه احمد
محمد
نوررحمت .....
که او را از همان حق میشناسند
پیمبر ...ایه ی حق میشناسند
وان شیر خداحیدر امیر المومنین را
کلهم حق...
که نامش رعشه بر اندام باطل میفشاند
همان خیبر گشا ...بدر الدجا
کلهم حق.....................
ارام باش ارام
که میدانم
همان شاه بی حد
همان حق را شکستند
به شمشیری که بر فرقش زدند...سد را شکستند...
خانه ی حق را شکستند.
ودلدارش و غمخوارش
وان یک دانه دختر
دردانه همسر
نمونه مادر
همان منشا .
همان دلیل خلقت...
وان نوری که با سینه ی خون
وان زخم بازو
با همان خون ابه ی جان
وان مسمار خونین
نوشت بر دیوار عالم
علی حق است حق
به خشم باطلان و ان ضربه های ...
به ان انسیه الحورا
که سایه ی برگی کبودش میکند
امادر ان کوچه ی غم
40 مرد نامرد...
حق را جلوی دیدگان حق شکستند
قلم افتاد...
قلم زین ظلم شرمنده است
ندارد جان ندارددددددددددددددد
اما به امیدی میکشم اورا به کاغذ
که روزی پیدا شود ان نور اخر
جلوه ی حق
منتقم یاس حید
ریوسف زهرا
شاه باطل شکن
بانور حیدریش
ان گل نرگس
که بیادو بشکند همانان را که حق را شکستند و خندیدند و بردند....
الهم العجل الولیک الفرج انشاالله
التماس دعایاعلی
(ساعت 19 حرم اقا امام رضاع شهادت بانو ی دوعالم س )