دوشنبه ۳ دی
\\ این از آن من نیست \\ شعری از سعید مطوری (مهرگان)
از دفتر تنهایی نوع شعر
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۰ ۱۹:۲۰ شماره ثبت ۲۵۰۹
بازدید : ۷۰۷ | نظرات : ۳
|
دفاتر شعر سعید مطوری (مهرگان)
آخرین اشعار ناب سعید مطوری (مهرگان)
|
زنگ میخورد تمامی خاطرات گذشته
سنگ بر دست
به پیشانی زمانه میزند
بغضی در گلو نهفته
اشک ها در غرور یک مرد مرده
ای کاش ...آرزویی بیش نبوده...
من درپشت یک دیواری یخی سرما را
چون کودکی در آغوش دارم
تا او را به آفتاب رسانده
با تمام وجودم گویم به او
\" این از آن من نیست \"
آفتاب
دست به دست، دورِ دور از من
در تاریک ترین، لحظه ها، کنار گورِ امید
فاتحه میخوانم...
سعید مطوری/مهرگان
از دفتر تنهایی
|
|
۱ شاعر این شعر را خوانده اند
Guest
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.