سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        پند مادر

        شعری از

        احمد کاظمیان (شهاب )

        از دفتر شهاب نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۷ فروردين ۱۳۹۳ ۱۴:۱۴ شماره ثبت ۲۵۰۲۶
          بازدید : ۹۹۹   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احمد کاظمیان (شهاب )
        آخرین اشعار ناب احمد کاظمیان (شهاب )

        جوجه بودم که مرغک مادر  

        وقت پروردنم به زیر پر                    

        گفت آهسته بردرگوشم  

         که زپهلوی من نرو آن ور

         

        آن طرف چشم ها همه مستند

           دلبرندوشکارچی هستند

        درشکاروربودن دلها  

        همه ازیک قماش ویک دستند

         

        چشمکی ازتوگربرّدبوئی 

        گرچه اگردوئیّست وبادامی

        «چشم خودتابه همزنی بّرّدّت » 

          بافروغ نگاه جادوئی

         

        من که بودم چموش ونافرمان

         نشنیدم نصیحت مامان

        گفتم اینجا که نیست لولوئی  

        تاشوم ازحضوراوترسان

         

        سرکشی کردم وخطارفتم 

         ساکت وبی سروصدا رفتم

        ازسرا دزدکی زدم بیرون  

        تانداند که من کجارفتم

         

        توی کوچه طلوع ماهی را  

         دیدم وهاله ی سیاهی را

        اولم بود اینکه می دیدم   

         برق افسونگر نگاهی را

         

        تامرادربرابرخود دید 

         باراول به صورتم خندید

        چشم خود تا به هم زدم ناگه 

         چشم مستش دل مرا بلعید!!!

         

        اتفاقی چنین مرا ای داد

         کرد تنبیه وگوشمالی داد

        ازدل آتشین مادر وای  

         وزدل  من که خورده شد فریاد

         

        من رباطی شدم بدون دل  

         پیش رویم هزارها مشکل

        هرچه میجویمش نمی یابم

        راستی ، تو، ندیدیّش ؟ خوشگل!

        احمدکاظمیان شهاب

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        9