سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        عمر گوارا

        شعری از

        علی رحمانی ( درویش )

        از دفتر سرشک قلم نوع شعر قصیده

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۴ بهمن ۱۳۹۲ ۲۱:۲۷ شماره ثبت ۲۲۷۱۷
          بازدید : ۷۰۵   |    نظرات : ۳۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی رحمانی ( درویش )

        (( عمر گوارا ))
        نوجوانی طی شد و برنا شدم
        صاحب اندیشه و آرا شدم
        با تلاش و کسب درس معرفت
        از فروغ نام حق بینا شدم
        در جوار عالمان و اولیا
        بهر کار و زندگی کوشا شدم
        مثل همسالان خود از اشتیاق
        راهی گردانی از مر. آ شدم
        روز وشب از شوق تعلیم نظام
        اشنا بر فن استیلا شدم
        روزها بگذشت و ماه نو رسید
        در میان پادگان یکتا شدم
        بحر شرکت در دفاع کشورم
        با یلان قهرمان همپا شدم
        چند روزی در دل میدان جنگ
        چند ماهی غرق آن دعوا شدم
        سالها در جست و خیز جبهه ها
        لایق معراج در بالا شدم
        مثل یک رزمنده ی والا منش
        از همانجا برق رعد آسا شدم
        گوئیا که لاله ی سرخی بدم
        بر زمین کشورم اهدا شدم
        با هزاران زخم ترکش در بدن
        مثل زخمی های عاشورا شدم
        قطعه قطعه شد تن بی جان من
        فارغ از پیچ و خم دنیا شدم
        سالها در بستر این سرزمین
        همچو گمنانان غم افزا شدم
        یک پلاک و تکه ای از استخوان
        عاقبت در جستجو پیدا شدم
        در دل خاک وطن تا به ابد
        بر شقایق بودنم ابقا شدم
        مثل یک گمگشته ای در انتظار
        بی بهانه وارد دنیای پر معنا شدم
        یک شبی در خواب *درویش *حزین
        راوی این قصه ی تنها شدم .

        ضمن گرامیداشت یاد تمامی شهدای مفقودالاثر و گمنامی که مزارشان در دل عاشقان وطن معطر میشود . قدم شما را در باغ شعرم گلباران میکنم .
        چشم براه راهنماییها ی ادیبانه تان هستم .
        ارادتمند . درویش

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4