چهارشنبه ۲۸ آذر
|
دفاتر شعر باقر رمزی ( باصر )
آخرین اشعار ناب باقر رمزی ( باصر )
|
به چاهي اوفتادم من كه پيراهن به تن نبود
اويس قرن آسيبم كه در بستر قرن نبود
به شوق روي مهتابش شقايق پيكري دارم
چه سود از جان رنجورم به بازو تهمتن نبود
از آن ابرو كمان از دي پر پروانه مي سوزد
به جز شمع دل افروزي به دين وجان من نبود
به دار دين ودنيا كي بياویزي تو تسبيحت
كه مردن هست اميدي كه بهر تن كفن نبود
به جرم خون چكاني كز سر موي تو ميديدم
دگر موجي زلالايي به گرداب چمن نبود
از آن سويي كه رهواران به ديدار سخن آيند
ز كوران حوادثها ردا بر جان وتن نبود
رجز خوان شمايلها شديم از بوي مشكينت
به تشبيهي نيالايم كه حتي در ختن نبود
.............
الاحقر باقر رمزی باصر
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیباااااا و دلنشین