سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        کمانرنگی

        شعری از

        حامد برزگر

        از دفتر یادمان نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲ ۱۸:۵۳ شماره ثبت ۲۱۳۶۶
          بازدید : ۷۳۷   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حامد برزگر

        ساعت پنج عصر که می شود
        بیا
        بیا و آمین ات را بگو
        به سنگینی سمت چپ ات
        به آنکه می پاید
        تو را ز پهلو
        آمین بگو
        ز قر برس به فرزانگی
        به گی های مقیم قم آمین بگو
        سرفه کن ، آمین بگو
        به آنکه می دهی امن امان بده
        به تنگ دهانت
        به لبان من زبان بده
        بخند ، سرفه کن ، آمین بگو
        آنگاه که ناگهان دقیقه می ایستد
        ساعت هاست که می گذرد اما
        من آنم که می شوم
        عاشق زیستن در ناگهانِ بی رمق
        اما تو ببین دگر نفس مرا نمی کِشد
        و هنوز مانده در جنون شب های شنبه ام
        ببین مرا که لبالب خدعه و خنده ام
        ببین مرا که آشکارا عاشق شدم
        بیا و ایکس ببین
        بچش ببین قلم چه مقدس ست
        نامه را بخوان
        ببین حق مسلم ما جبر و خفت ست
        ببین دگر این گلدسته ها شفا نمی دهند
        خدا هم نو شده
        وعده های بنفش می دهد
        بگری به بارگاهی که پرستیده شده
        به آیتی که از نو تراشیده شده
        به سمبل نوک تیز غرب
        به رشادت این امت مخملی بخند
        بگذار ببرند لذت از
        خدایی که در خَم معجزه در خُم الکل ست
        به صرع مسئول زایشی که خسته از ترشح ست
        به نری که می رود به کما ز غم نان به گاه
        به گاهی که گی میشود امام جماعتی
        به همه کردنی هایی که داده شد
        به حسرتی که با تو پیاده شد


         
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4