جمعه ۷ دی
از ماست که بر ماست شعری از فرید عباسی
از دفتر دیار نوع شعر ادبیات کودک
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲ ۲۲:۴۶ شماره ثبت ۲۱۳۳۹
بازدید : ۱۱۶۷ | نظرات : ۸۲
|
آخرین اشعار ناب فرید عباسی
|
درختي شاد بودم
تو يك جنگل زيبا
قدم بلند و رعنا
سرم در آسمانها
به زير سايه سارم
هزار رهگذر بود
در دل برگهايم
هزار بارو بر بود
يك روز دا د برخاست
جنگل به لرزه افتاد
ازوضع هم قطاران
كلاغ اين خبر داد:
تبر آمد به جنگل
بريد ه شاخه ها را
به ساقه ها رسيده
بي رحم و بي مدارا
گفتند دست هايش
از شاخه ي دل ماست
اگر دسته نباشد
او ناتوان و تنهاست
تنم به لرزه افتاد
پر از نفرين گشتم
به دست شاخه ي خود
نقش زمين گشتم
درختان همه گفتند
عجب اين دسته از ماست
اري چه راست گفتند
كه : (از ماست كه بر ماست )
71/4/25
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.