سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      قافله عشق

      شعری از

      وحید جوادی دافساری

      از دفتر سکوت سپید نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲ ۰۰:۲۷ شماره ثبت ۲۱۱۸۱
        بازدید : ۸۴۹   |    نظرات : ۲۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر وحید جوادی دافساری

      چندی است دگر دوروبرم هیچ کسی نیست
      انگار که بر جان نحیفم ، نفـــــــسی نیست
       
      این باغ که روزی به مزاج همه خوش بود
      گر پیر مُرادش نَبُود ، هیچ خـَسی نیست
       
      شاهین سخاوت که بنازد به دو بالش
      در دیده مردان سخن جُز مگسی نیست
       
      فریاد سکوتی است که در سینه نهان است
      افسوس ! در این بادیه فریاد رسی نیست
       
      راهیست که در رفتن ِ آن جان بسپارند
      حتی که بدانند در آن هم نفسی نیست
       
      این قصر مجلل که بدان چنگ نوازند
      در منظر رِندان ادب جـُز قفسی نیست
       
      دنیای غریبی است ، بیا خاطره سازیم
      در قافلهء عشق ِ من و تو جـَرَسی نیست
       
      چندی است در این خانه به دنبال خدایم !!!
      چندی است دگر دور و برم هیچ کسی نیست....
      ========================
      درود و ارادت خالصانه خدمت تمامی بزرگواران و اساتید گلم
      غیبت طولانی مرا ببخشید . 
      تقدیم می کنم به همه شما سروران علی الخصوص پیر مراد این محفل....
       
      برشاخه های خشک تنم ، غم ، جوانه شد
      در لحظه های سخت ، سکوتم ، ترانه شد
      یک آسمان تپید ، دلم بیصدا شکــــــــست
      این قامت رشید ز غصـّــــــــــه کمانه شد
      ========================
      وحید جوادی دافساری  بیستم آذر نودودو
      ========================
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم
      میر حسین سعیدی

      دیوانه ترین لایق دیوانه ی عشقیم ااا هویی به دل دف شده دردانه ی عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3