جنگ طف 12 شهادت برادران ابو الفضل (ع)
جعفـــــــــــر و عـــــون و عثمـــان (عبد الله )
وقتی گلهای صحابت چیده شد ، نورِِ نابِ هاشمی تابیده شـــــــــــــــــــد
ابو الفضل با همقطاران آمده ، رمز حمله کوی آنــــــــــــــــها در زده
سه جوانِ آبدیده دعوتند ، پیشِ عباس پر بها در ثروتــــــــــــــــــــــــند
صف شدند در وادیِ جنگ و جدال ، رجز دادند زبده را ماندن محــــــال
ابو الفضل یاران خود تشویق کرد ، سوی جبهه جان به کف تبلیغ کرد
جعفر و عون چون گلِ شب تاب را ، آقا عبد الله گلی در قــــــــــــاب را
پیشِ سردارِ شهیدان گفته اند، در وداعِ سختِ میدان رفــــــــــــته اند
خواندند اعراض کردند درس ها ، با حسین افراز کردند تـــــرس ها
ساعتی نوحه و دلداد و عتاب ، در نفس پیچیده نورِ آفتــــــــــــــــــــاب
با شجاعت سویِ کفر راهی شدند ، بینِ جیشِ کفر چون کاهی شــــــدند
سی هزار شیطان کجا سه تن کجا ، سر بریدند در توانی از وفــــــــا
کوفیان یارانِدل بازیچه کرد ، دلِ پر شورِ حسین دل پیچه کـــــــرد
چون درختِ میوه رس دل داده اند ، از بلندی رو زمین افتاده انـــــــد
قاصبان در جسمشان تمثیل کرد ، همه اعضای سه تن تنزیـــــــــــــــل کرد
نورِ حق در آسمان تابش نمود ، ابو الفضل با بیرقش جبهه گشـــــــــــــــود
باز کرد جمعیّت و شمشیر به راه ، در زمین باریده دل های سیــــــــــــــــاه
دو هزار کوبید زمین را فرش کرد ، خیلی از کفار فرار از عرش کرد
کوی اخوان ناگهان جوییده است ، همه را در یک مکان پوشیده اســـــــت
درد و ناله غصه و غم نم شده ، از دوری یاران تو دل ماتم شـــــــــــــــد ه
دلِ عباس را از همان لحظه تپید ، وقتی عون و جعفر و عثمان ندیـــــــد
جاسم ثعلبی (حسّانـــــــــــــــــــی ) 06/09/1391
سروده ی بعدی جنگ طف 13 شجاعت علیل کربلا
امام سجاد علیه السـلام جزاکم الله خیــــر الجزاء