آن ساز و رقص مریم و احساس تارکو؟
درباغ حس و عاطفه آن برگ و بار کو؟
باران گرفت، دشت غزل زیربوسه هاست
آغوش آن پرنده ی فصل بهارکو؟
تادر فضای یاد تو آرامشی نشست
گیلان بی قراری دریا کنارکو؟
در مزرعه ی باور موسیقی دلم
انگشتهای نازتو پشت حصار کو؟
تا کوچه های لمس تو،رد ِشکفتن است
درخاطرات بی رمق آن یادگارکو؟
پاییزشاعرانه ی شب بی صداشکست
ناقوس آرزوی تووقت قرار کو؟