سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        مریم

        شعری از

        آرزو حاجی خانی

        از دفتر فصل موهای تو نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۷ آبان ۱۳۹۲ ۲۱:۲۱ شماره ثبت ۱۹۷۴۲
          بازدید : ۹۱۸   |    نظرات : ۷۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر آرزو حاجی خانی

        آن ساز و رقص مریم و احساس تارکو؟

        درباغ حس و عاطفه آن برگ و بار کو؟

        باران گرفت، دشت غزل زیربوسه هاست

        آغوش آن پرنده ی فصل بهارکو؟

        تادر فضای یاد تو آرامشی نشست

        گیلان بی قراری دریا کنارکو؟

        در مزرعه ی باور موسیقی دلم

        انگشتهای نازتو پشت حصار کو؟

        تا کوچه های لمس تو،رد ِشکفتن است

        درخاطرات بی رمق آن یادگارکو؟

        پاییزشاعرانه ی شب بی صداشکست

        ناقوس آرزوی تووقت قرار کو؟

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۴۰ شاعر این شعر را خوانده اند

        هوشنگ امیری زاده بازوند

        ،

        آرزو حاجی خانی

        ،

        طيارغيبعلي زاده

        ،

        صدف عظیمی

        ،

        سيداحمدظريف چشتي مودودي

        ،

        بیژن آریایی(آریا)

        ،

        علی نیاکوئی لنگرودی

        ،

        فروزان شهبازي

        ،

        عبدالوهاب شیرودی

        ،

        محمد_نوروزی

        ،

        میثم الهی خواه(قاصدک باران)

        ،

        ناهید فتحی (راشا)

        ،

        ابراهیم اشراقی

        ،

        رسول محمد بيگي(سروگون)

        ،

        سيد محمد مير سليماني بافقي(باران)

        ،

        پگاه(شهرآشوب)

        ،

        محمد رضا نظری(لادون پرند)

        ،

        خوجه خرسه

        ،

        حسین وفا (آسمان آبی)

        ،

        مهدی خدایی (آیدین)

        ،

        آصف شوريده

        ،

        سمانه هروي

        ،

        سعیده معتمدی

        ،

        الهه معین زاده(نسیم شرق)

        ،

        فرید عباسی

        ،

        سیدحسین غفاری

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)

        ،

        حجت اله یعقوبی(سکوت)

        ،

        میثم دانایی

        ،

        علیرضاجهانگیری نوین

        ،

        عباس غفاری سایه رنگ

        ،

        زهرا تمیمی نژاد

        ،

        سید ظاهر موسوی

        ،

        معصومه عرفانی (عرفان )

        ،

        طاها

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        زیبا آصفی(آمــین)

        ،

        مسعود میناآباد

        ،

        امیر علی مطلوبی (سخن سنج تبریزی)

        ،

        طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3