يکشنبه ۲ دی
|
آخرین اشعار ناب حمیدرضاشیرازی
|
جاری ست هزار چشمه پرآب
در سایه ی کوه های پر برف
بنگر صف ارغوان و لاله
آنسوی چمن به رنگ شنگرف
پروانه ی کوچکی به پرواز
بر گرد سر گلی لب آب
ازخاک جوانه یی برآمد
باز آمده است از سفر خواب
خندند به شاخه ی اقاقی
صد خوشه ستاره های سیمین
خورشید به دلربایی از ابر
پرداخته صد ناوک زرین
واندر لب جوی بید مجنون
گیسو به کف نسیم داده
بالای درخت لانه یی خرد
آغوش به سهره یی گشاده
آنسوی پلی به ساحل رود
برپای شده کلبه یی آباد
واز دود کشش به اوج رفته
دودی زاجاق خانه باباد
این ثانیه ها چه دلپذیرست
در سایه ی بید می نشینم
یک خرمن گل به پیش رویم
خواهم که از آن یکی بچینم
رویایی و ژرف و پر زامید
این سهم من از بهار فرداست
بر قطعه ی کاغذی به دیوار
نقاشی دخترم که (سارا)ست
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.