جمعه ۲ آذر
سلام باران شعری از احمد البرز
از دفتر دلتنگی های من نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ شنبه ۶ مهر ۱۳۹۲ ۰۴:۰۳ شماره ثبت ۱۸۷۲۵
بازدید : ۸۳۱ | نظرات : ۵۱
|
آخرین اشعار ناب احمد البرز
|
هر کس که به تو دل دهد آرام نگیرد
سیمرغ شود در قفسی بام نگیرد
آتش که تو باشی همه کاشانه بسوزد
کی مست شود هر که زتو جام نگیرد ؟
در هر سخن اش فاصله آید چوتو آیی
گمنام شود هر که زتو نام نگیرد
صیاد تو باشی و دلی سوی تو ناید ؟
دل مرده کسی بود که پیغام نگیرد
مهتاب تو باشی و کسی تیره بماند؟
آغوش گشایی و کسی کام نگیرد ؟
در هر نفسی یاد تو درذهن فریباست
دلداده کسی نیست که الهام نگیرد
در اوج چو ماهی و زمین از تو منور
البرز که باشد که ز تو وام نگیرد
92/7/4
احمد البرز
درودها عزیزانم چند روزی خوش بودم و شعر نبود واکنون با شعر ناخوشم وبا شما خوش
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.