سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 دی 1403
  • روز ملي ايمني در برابر زلزله
25 جمادى الثانية 1446
    Wednesday 25 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۵ دی

      اشک بهار

      شعری از

      علیرضا امیرخیزی

      از دفتر اشکی از رگ نوع شعر نیمائی

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲ مهر ۱۳۹۲ ۰۴:۰۳ شماره ثبت ۱۸۵۵۲
        بازدید : ۱۱۶۱   |    نظرات : ۲۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

       

       

      سالِ غم ،

      فصلِ حزین !

      عید و  بهاری که دگر دلکش نیست ..

      دوره ی تابشِ  بی حاصلی  و قحط رسید !

      آهِ تو ...

      خنده ی چون گریه ی تو ...

      قلبِ یخ

      پرده ی احساس درید !

      درد من ...

      رنج من و ناله ی هر لحظه ی  بیهودگیم ...

      واژه در شعرشد و...

      شیشه ی انکارِسحرگاه شکست ...

      تا قلم گل بدهد !

      خنده ،  پرواز  گشاید ..

      و گلویم شود آزاد زِ بغض !

      آااای مردم ....!

      چه کسی همرهِ من

      پرچمِ لبخند برافراشته است ؟!

      چه کسی...

      اسبِ امید زین کرده

      بر سرِ غم تاخته است ؟!

      چه کسی ...

      اشکِ بهارش شده  سرمایه ی  یک عمرِ تباه ؟!

      چه کسی ..

      صد آستین  از آواز

      سوی اندوهِ نگاهِ من ،

      • این چشمه ی بیچارگی انسان –

      آویخته است  ؟!

      چه کسی همرهِ من خواهد  خواند ...

      نغمه ی رویشِ شادی به خیالِ فرزند ؟!

      شعرِ فرخنده ی  نانی ...

      که بدستِ پدر افراشته شد !

      چه کسی می بیند ...

      آن بهارِ سر سبز

      که به خطِ  قلم یک  شاعر ...

      کودکی بر لب ِخود سوتکِ آزاد زنان ....

      در افق یافته است !؟؟

      چه کسی شادی را

      همچون من  می یابد ؟؟!

       

      1391/12/21

       

      ***************************

      بهارمان مانند خزان است . رنگین و خونین دل !

      اینک نوبت این دفتر به این شعر رسید که برای نوروز1392 نوشته بودم  . اما تفاوت چندانی نداشته

      احساسمان ، جز آنکه خرابتر شده باشد !  پس ردیف را به هم نمیزنم و بهار پاییزی را در پاییز ،

      چشم انتظار باز دمیدنش میشویم ! 

       

       

       

       

      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1