دوشنبه ۳ دی
|
آخرین اشعار ناب داریوش خطیر
|
1
خواب دیدم مرده ام
بی بوسیدن لب هایت
وقتی رنگین کمان اشک
ابر است
بر سینه آفتاب
2
دست ها خالی تر از باد
چشم ها منظرتر از چشمه
و لب ها رها تر از واژه
مرور می کنند سراب را
3
دست ها خالی تر از لب ها
لب ها تشنه تر از چشمه
و قاب ها
تنها شورزار ها را عکس می گیرند
وقتی فاصله ها
عمیق تر از خداحافظی اند
4
می توانی خانه را ویران سازی
می توانی زندگی را بگیری
می توانی همه نام ها را پاک کنی
می توانی هر کاری بکنی
اما نمی توانی
رویا هایت را از خیال بگیری
5
در آستانه رویا
مهتاب راه روشن
دریا دلیل رود را
پرستو ها حجت پرواز
پنجره ها باز می شوند
تا هیچ خانه ای بی پرستو نباشد
6
وقتی برادرم قابیل
پدرم آدم
و نسبم آتش
دلم
آتشفشان تنها دروازه رهایی است
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.