جمعه ۷ دی
شوري به سر افتاد شعری از موسی عباسی مقدم
از دفتر سایه وسنگ نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۲ ۱۹:۴۳ شماره ثبت ۱۷۱۵۲
بازدید : ۵۸۸ | نظرات : ۴۲
|
دفاتر شعر موسی عباسی مقدم
آخرین اشعار ناب موسی عباسی مقدم
|
رفتي تو و شب مي شد و شوري به سر افتاد
قلبم به طپش آمد و جان در خطر افتاد
اي سامري از كوشش توآينه لرزيد
گوساله به دنبال شما از كمر افتاد
چون موقع پاسخ به كليم كلمات است
در دشت مينديش كه تير و سپر افتاد
همراه نسيم سحري زمزمه مي كرد
تا نام شما بر لب هر رهگذر افتاد
در كندوي اشعار شما عشق عسل ريخت
شيريني ي عالم به دهان شكر افتاد
با خنده و با شور به دنبال تو آمد
هركس چومن از عالم غم بي خبر افتاد
اين مريم بي واسطه داراي پسر شد
عيسي به دم عيسوييش از نظر افتاد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.