سه شنبه ۱۵ آبان
زیر رقص نور ماه شعری از محمد
از دفتر تبسم مرد باران نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۲ ۱۲:۵۲ شماره ثبت ۱۶۸۲۷
بازدید : ۹۰۱ | نظرات : ۱۳
|
|
زیررقص نورماه ازگریه میسوزد دلم
مجرمم ،میدانم ازتقصیر وازآب وگلم
محرمی رادرحریم دل ندیدن عیب من
عیب خود گفتم خدایا تاچه گردد حاصلم
هرچه خواهی میکنم باهرکه گویی میروم
گر سرازتن یا تن از سر شدجداهم مایلم
من تورا آسان نیاوردم بدست ازدست من راحت نرو
هیچ هیچ هیچ هیچم باطلم
ازدلم بیرون نمودم عالمی از خویش هم فارغم
عاشقم با عشق تو تنهای تنها کاملم
بازبان لال و با قلبی که سخت از جنس توست
هرچه گردن کج ترازاین ، بازهم من کاهلم
مرد باران قطر قطره مایه وسرمایه داشت
ابر رحمت گرنباشد مانده در راه این دلم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.