يکشنبه ۲ دی
میان بُر ... شعری از صادق آل موسوی،بیژن
از دفتر پست مدرن نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۲ ۱۷:۵۳ شماره ثبت ۱۶۷۳۲
بازدید : ۹۷۰ | نظرات : ۲۶
|
دفاتر شعر صادق آل موسوی،بیژن
آخرین اشعار ناب صادق آل موسوی،بیژن
|
از راهی که آمدی
من بر می گشتم
شاید سر راهم کوزه پیری شکسته بود
که طلا از درونش زبانه می کشید
ومن بی اختیار نگاهم فقط به گربه ها و زباله ها بود
از کسی آدرس جدیدی گرفته ای؟
برای بیرون زدن از خودت
آبی ترین آسمان هم نمناک است
چتر مرا با خودت ببر
هرچند تنفس در سیاهی سقف من سخت است
من از راه مهر آمدم
تو از راه قهر می روی
این کوچه ها پشت در پشت هم ایستاده اند
بی باک تر از من موشی ست که دیوارها را سوراخ می کند
من تمام بن بست ها را میشناسم
میان بُر تنها راهیست تا از دیوارها بالا بروی
تو میروی
ومن برمی گردم
تمام درها غُل و زنجیر دارند
همه پنجره ها آهن کشیده اند
نگاه ماتم سر کوچه را تاریک می بیند
پلیسی با لباس شطرنجی ایستاده است
همه گذر ها را برایم ورود ممنوع می کند
پس می ایستم
مجبورم بایستم
رفتن تو را نگاه می کنم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.