جمعه ۲۵ آبان
تو از طلیعه ی چندین بهار می آیی ؟ شعری از حسین دلجویی
از دفتر بخاطر چشمانش نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۲ ۰۳:۲۱ شماره ثبت ۱۶۶۶۰
بازدید : ۸۹۰ | نظرات : ۹۳
|
آخرین اشعار ناب حسین دلجویی
|
« تو از شکوه کدامین ترانه میخوانی؟» *
که ذوق یخ زده ام میکشی به مهمانی؟
تو از کدام کرانه ؟ تو از کدام افق؟
نموده ای عطش سینه ام چراغانی؟
تو از زلال کدامین سهند پر عرشی؟
که آمدی دل تفدیده ام بجوشانی؟
تو از کدام غزل با کدام مهر گیاه؟
نشسته ای به سریر دلم گل افشانی ؟؟
تو از طلیعه ی چندین بهار می آیی؟
که همچو سبزه و شبنم زلال و رخشانی؟
گمان که از حلاوت آبی و آسیاب دلت
رسانده ای که دل سنگ من بچرخانی
تو از حریم کویری که حرمت نفست
رسیده تا تن سردابی ام بپوشانی
تو از حوالی یزدی که ایزدت گفتست
بلوغ آتش زرتشت را برافشانی
تو از صبوح صبا خیز شهر، یاقوتی
که آمدی به سبایم کنی سلیمانی
همیشه خاطره هایت دوام روشنی اند
همیشه پنجره هایت امید زندانی
ببین بداهه ی من لنگ میزند ،شاعر
همیشه بوده ره آورد من پشیمانی
بیا رسالت خود را تمام کن موسی
بیا ببخش به «دلجو» عصای چوپانی......
=======
باسلام..
غزل فوق با مصرع مطلعی ازغزل زیبای دوست خوبم آقای ،محمد میر سلیمانی
شروع و تضمین شده است..
این شعر دیروز بصورت بداهه در کامنت ایشان نوشته شد.البته بعدا کمی دستخوش ویرایش گردید..
برای ایشان و سایر شعرای متواضع و دلسوز کشورمان ارزوی موفقیت و سربلندی میکنم.
یا حق....
سر که نه در راه عزیزان بود
بار گرانیست کشیدن به دوش..
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.