يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر فاطمه برونی (خودم)
آخرین اشعار ناب فاطمه برونی (خودم)
|
شبیه سوزشِ یک زخم، شبیه دادِ شکست
شبیه ریزش کوهم در امتدادِ شکست
ضمیر می شکند در شکنجه گاهِ زمین
زمین نمی خورم اینک به انتقادِ شکست
زمانه خوانده مرا در نبردِ پایانی
زمانه قاضی و حکمی به انقیادِ سکشت
شکست می خورم اما صلابتم برجاست
شبیه نورِ درخشانِ بامدادِ شکست
شکسته می شوم اینبار، ستاره می سازم
شهاب می شوم آخر به اعتمادِ شکست
_______
با سپاس از دوست عزیز و بزرگوارم جناب آقای "جواد سهرابی (نفیس)"
________________
(با سپاس از اساتید بزرگوار و مهربان، شعر را ویرایش کردم)⬇
شبیه سوزشِ یک زخم، شبیه دادِ شکست
شبیه ریزش کوهم در امتدادِ شکست
ضمیر می شکند در شکنجه گاهِ زمین
زمین نمی خورم اینک به انتقادِ شکست
زمانه خوانده مرا در نبردِ پایانی
زمانه قاضی و حکمی به انقیادِ سکشت
شکست می خورم اما صلابتم برجاست
شبیه ریشه ی بیدی میان باد شکست
شکسته می شوم از خود، ستاره می سازم
شهاب می شوم آخر به اعتمادِ شکست
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.