جمعه ۲۵ آبان
جانبازان شعری از عباس یزدی (طوفان)
از دفتر ایثار نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۲ ۰۳:۲۳ شماره ثبت ۱۵۸۷۸
بازدید : ۸۶۴ | نظرات : ۴۷
|
دفاتر شعر عباس یزدی (طوفان)
آخرین اشعار ناب عباس یزدی (طوفان)
|
ای غافل اندرخواب ناز،چشمان خود بنمای باز
عشق وامید وحال راز، باشد درین کوهپایه ها
سختی بده تنواره را، فرمان مبر اماره را
زین ره بجو خود چاره را،الگو بگیر از اسوه ها
راه حسینی را بجو چون مصلحی از دین بگو
اینها دهند درسی به تو،ره را بجو از رفته ها
بانگ دعای عهد ما ،قبل از طلوع جمعه ها
پیچیده ست در هرکجا ، بردشت وکوه و قله ها
آیت تدارک دیده ست،در کار خیر پیوسته ست
گویند که آیت خسته ست . اینست مزاح خسته ها
سوز دعای جعفری بر جمع ما شد محوری
دارد صدایی بس جلی، چایش چه داغه جمعه ها
سرمنشاء این اتحاد باشد حمید اعتماد
جانباز در چندین جهاد . دارد به سینه قصه ها
اعلی مراد جمع ما ، او اعتبار و شمع ما
در فلسفه با دکترا ، ابداع کند برنامه ها
کار قلی پور در صدا ست،در جمع ما دیرآشناست
خندان بود اهل صفاست ،دارد خبراز تازه ها
زندی حقوقدانی قوی، وارد به فن داوری
خوش خلق وخوش خوهمرهی جادارداندرسینه ها
آمد نجف پور با وقار منطق به کارش استوار
باشد همیشه پای کار او هست حکیم چاره ها
این جمعه هم با عزم جزم آمد هنرورمرد رزم
درمعرفت گردیده هضم مرد شجاع جبهه ها
مروشتی اهل علم و دین ،شد با ولایت اوعجین
دارد حسین اش آفرین،در حفظ درس و آیه ها
نظریان دریای حلم . راه حسین را گشته سلم
ملا و هم استاد علم ،باشد وفاق حوزه ها
دکتر نریمان گر رسد ، جهانیان هم میرسد
خلدی بیایید ده به صد، گاهی دراین برنامه ها
رضائیان صاحب اثر ،عشق بسیج دارد به سر
با عقل و تدبیر و بصر ، یادآور رزمنده ها
آمد عقیقی در میان شد شاکری از راهیان
این جمع شهادت را نشان . یارب بده زآن باده ها
راهی که اینسان شد پدید، با نوجوانی چون مجید
راه زوال در خود ندید، رهپوی ما آینده ها
طوفان ولیکن نابجا آمد در این جمع با رجا
فرصت بدین خوبی کجا . در سایهِ فرزانه ها
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.