یه روزای بود
یه روزای بود که اسمت همیشه ورد زبون بود
اون روزا دیگه گذشتن که نگاتون مهربون بود
یه روزای بود که قلبم با صدای تو می لرزید
دس رو شونه هام می ذاشتی تموم تنم می لرزید
یه روزای بود که هر شب خواب چشماتو می دیدم
حسرت یه بوسه از تو ولی از خواب می پریدم
یه روزای بود می گفتم ماه آسمون توی تو
فکر می کردم خیلی خوبی گفتم آسمون توی تو
یه روزای بود می گفتم تو نباشی من می میرم
آخر دنیا که باشه دستای تو رو می گیرم
یه روزای بود نبودی لحظه ها رو می شمردم
خاطر این که نبودی روزی صد دفعه می مردم
یه روزای بود می گفتن باغریبه ها می گردی
من که باورم نمی شد همه ی هستی مو بردی
حتی این خیال زشتو من که باور نمی کردم
یه روزای بود نبودی واسه تو گریه می کردم
دیگه اون روزا گذشتن دست تو رو شده پیشم
تو با اون غریبه بودی که تبر زدی به ریشم
اون روزا دیونه بودم با شکستت می شکستم
دلت پیش من نبود و من به پای تو نشستم
اون روزا دیونه بودم که با تو سوختم وساختم
تو قمار عشق تو من همه زندگیم و باختم