سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 24 فروردين 1404
    15 شوال 1446
      Sunday 13 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

        يکشنبه ۲۴ فروردين

        چمدان

        شعری از

        حسام رجبی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ ۴ روز پیش شماره ثبت ۱۳۶۹۴۹
          بازدید : ۴۵۰   |    نظرات : ۳۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسام رجبی
        آخرین اشعار ناب حسام رجبی

        جریحه دار کردن
        از خصلت های رفتن بود !
         
         
        رفت ...
        بی چمدان ،
         و اصلا حواس اش نبود 
        یک لیوان آب می تواند
         ماهی را 
        چند روز بیشتر زنده نگه دارد !
         
         
        انگار داشتن اش
         برای از دست دادن بود
        شبیه آخرین پیراهنِ
          کسی که مرده ست!
         
         
        لطفا یکی به این اسب نیمه جان
         شلیک کند!
        که در آخرین مانع 
        پای اش
        به چمدانی
        گیر کرده ست
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        ۲ روز پیش
        زنگ شوخی با شعرا😁
        همین الان با اجازه‌ی استاد سخاوتمند اختراعش کردم تا توو لیست کارام باشه؛ شاید نوبت شما هم برسه 🤭

        درود بر جناب رجبی ارجمند و همه‌ی نابیون محترم 🌹
        و درود ویژه خدمت استاد سخاوتمند خندانک

        از خواب که پا شد حسابی دَمق بود، صبونه‌رو خورده نخورده از خونه زد بیرون تا هم چِکشو وصول کنه هم با پیاده‌روی‌و چرخ زدن توو سایت‌های اطراف حوصله‌شو بنشونه سر جاش.
        شبش تا اذون صبح بیدار باش بود، حالا بماند واسه چی و از غم عشق کی...
        سیم هندزفری صورتیشوو گرفت دستش و به دیوار ناب تکیه داد، یه بار این سیم وامونده‌رو راست می‌چرخوند و یه بار چپ، یه لنگه کفش توو دهنش کم بود تا حسابی یه لات کامل بشه.
        یه وقتایی کارایی می‌کرد که در شأن یه آقای جنتلمن نبود، آخه پسر و چه به محافظ سیم هندزفری صورتی؟...
        بگذریم...
        همینطور که داشت توو دشت وسیع ناب چرخ می‌زد، رسید به شعر یه پرستار مرفه بی‌درد که توی شعرش فریاد می‌زد، آی مُردُم ترووخدا یکی بیاد این اسب بی‌صاب‌مونده‌ی منو که پاش به چمدون مسافرتی یار بی‌معرفت ِ سفر کرده‌ی از خدا بی‌خبرم برخورد کرده و زخمی شده، سَقَط کنه! خودم دِلِشو ندارم.
        اَمان از این لوس‌بازی‌های شاعران معاصر، خب یه گلوله توو مغزش خالی کن بره دیگه، حتمن انگاری پایان جوری باید باشه حضار بگن، آخی! چه شعر زیبای وحشتناک ِ مظلومی! بعدشم یه کف مرتب به افتخارش بزنن!...
        خلاصه، پسر ِ دَمَق قصه‌ی ما که شِنُته بود این پرستارای مُرفه بی‌درد پولشون از پارو بالا می‌ره یه فکری زد به سرش و یهو بدون هماهنگی با من ِ نویسنده، وسط جمعیتی که واسه کامنت گذاشتن صف بسته بودن، با صدای نره‌غولش داد می‌زنه و می‌گه؛ «صد می‌گیرم ناکارش می‌کنم.»
        از خجالت آب شدم رفتم توو لایه‌های زیرین سایت ناب.
        همه به سمت این پسره‌ی خیره‌سر برگشتند، نجواهاشون دیوانه‌ام کرده بود، نه راه پس داشتم نه راه پیش، دیگه نمی‌شد دیونگیشو حذف کنم همه شنیده بودن بس که صدای نکره‌ش بلند بود.
        یادم باشه وقتی این مطلب تموم شد یه گوشی از این کاراکتر سر به هوا بکشم. این بار اولش نبود آبروریزی می‌کرد.
        پرستار مرفه بی‌درد نزدیکش شد، دَرِ گوشش ده دقیقه‌ای پچ پچ کرد. عجب وضعی شده؟... نویسنده خودمم و نمی‌تونم بفهمم چی بهم گفتند، اوضاع از کنترلم خارج شده بود. از دور حرص می‌خوردم و واسه کاراکتر سَرَخورم با انگشتام خط و نشون می‌کشیدم.
        توو همین حین در کمال ناباوری دیدم که پرستار مرفه بی‌درد از توی کیف پولش یه صد دلاری درآورد و جرینگی گذاشت تو جیب پیرهن این پسره‌ی بی‌چشم‌ورو و با صدایی لرزون گفت: اینم پیش‌پرداخت، برو ببینم چیکار می‌کنی پسر؟...
        یا خداااا... خودت بخیر بگذرون!
        پسره‌ی سر به هوا هم که انگار نه انگار من آفریننده‌شم و باید از من دستور بگیره چیکار کنه چیکار نکنه، هندزفری سیم محافظ صورتی مسخره‌شو چپوند توی جیبش و رفت سر اسب زخمی... اسب که نه رخش رستمی بود واسه خودش.
        تا یادم نرفته اینم بگم توو تموم مدتی که شعر پست شده بود یار بی‌معرفت ِ سفر کرده‌ی از خدا بی‌خبر، سفرشو به تعویق انداخته بود و به در ماشینش لم داده بود و رخش زخمی چموشِشو تماشا می‌کرد.
        پرستار مرفه بی‌درد که از قضا شاعر خوبی هم بود گلاک ۱۹ شو به پسره میده و چند قدم می‌ره عقب‌تر...
        همه‌ی مخاطبین پست منتظر بودن ببینن تهش چی میشه و این پسره‌ی یه لاقبا با صددلاری که صبح اول صبحی به جیب می‌زنه چطوری این اسب زبون بسته‌رو می‌کُشه.
        هر چند... چطوری نداره، گلوله‌ست دیگه شلیک می‌شه و بعدش خِلاص. مسافت هم که طولانی نیست بگیم امکان داره تیر خطا بره و به اندازه یه گلوله دیگه باید منتظر بمونیم.
        همین که داشتم این خزعبلات‌رو‌ واسه خالی نبودن عریضه می‌نوشتم.
        صدای دو گلوله به فاصله چند صدم ثانیه از هم شنیدم...
        سکوت مرگباری دشت وسیع ناب‌رو در بر گرفت..
        شاعر شعر و حضار همگی به سمت اسب دویدند، تموم کرده بود اما فقط با یه گلوله...
        صدای افتادن تن ِ خونی یار ِ سفرکرده‌ی از خدا بی‌خبر، همه‌ی نگاه‌هارو به خودش جلب کرد...

        تقدیم به جناب رجبی شاعر توانا و باجنبه‌ی سایت که بهم اجازه این شوخی‌رو دادند...🌹
        شعرتون هم خیلی بااحساس و زیباست... خندانک خندانک
        و همش یاد شعر شاعر توانا علیرضا آذر می‌افتم...
        چمدان دست تو ترس به چشمان من است
        این غم‌انگیزترین حالت غمگین شدن است...

        کم‌و‌کاستی داستانکموو ببسید 🙈
        در پناه حق... خندانک

        حسام رجبی
        حسام رجبی
        ۲ روز پیش
        سلاممممممم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        چقدر وقت گذاشتین خندانک خندانک

        خیلی لذت بردم چه پایان شکوه مندی داشت خندانک

        من میترسم اون تیر یار بی معرفت کاری نباشه و اون پرستار بدبخت
        باید بره تو کار احیا خندانک

        خیییییلی ممممنون
        لطفا هیچوقت ما رو از پنجره باز ذهنتون
        محروم نکنید خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        به به باز هم خلق اثری خلاقانه وبی نظیر 👏👏👏
        واقعا عالی بود خندانک
        درود ها بر خواهر عزیز وخلاقم خندانک
        کلی خوشمان آمد خندانک
        موفق وپیروز باشید خندانک
        حالا واقعا پرستارها مرفهین بی دردن 🤔🤔
        فک کنم کاملا تیکه بود این قسمت 😂
        ارسال پاسخ
        فرشید به گزین
        فرشید به گزین
        ۲ روز پیش
        سلام شاهزاده خانم خندانک
        آفرین به این ذهن پویا
        خیلی خواندی است افرین خندانک
        ارسال پاسخ
        ابراهیم کریمی (ایبو)
        درود شاهزاده خانوم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۲ روز پیش
        درود مجدد جناب رجبی خندانک
        خواهش می‌کنم خندانک
        غمتون نباشعع پسره‌ی دمق قصه ما شاید خیره‌سر باشعع ولی هدف‌گیریش حرف نداره... خندانک

        درود بر نرگسی اطلسی عزیزم خندانک
        خیلی مچکرم برای انرژی قشنگت... خندانک
        ممنونم از اینکه نظرتو در مورد داستانک گفتی... برام ارزشمنده خندانک
        یعنی تیکه بودنش مشخص بود؟🤭

        درود بر استاد به گزین ارجمند خندانک
        سپاسمندم از نظر لطف شما خندانک
        ممنونم از درج نظر ارزشمندتون خندانک

        درود بر برادر مغم... خندانک
        چقدر دوست داشتم نظر استاد داستان‌های کوتاه و خواندنی‌رو بدونم🙈
        ممنونم خندانک
        ارسال پاسخ
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        درود بر شما استاد شاهزاده خانوم بزرگوار خندانک خندانک
        بسیار عالی واقعاً لذت بردم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        سلام و سی‌پاس از شما استاد مردمی جناب حاجی‌پوری ارجمند خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        ۳ روز پیش
        خندانک
        درود برشما خندانک
        بسیارعالی بود
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        حسام رجبی
        حسام رجبی
        ۳ روز پیش
        سلام
        و درودها خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۲ روز پیش
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        ۳ روز پیش
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        موفق باشید خندانک
        حسام رجبی
        حسام رجبی
        ۳ روز پیش
        سلام استاد استکی عزیز خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۲ روز پیش
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        ۳ روز پیش
        درود اسبی که پایش به چمدان گیر کرده است
        شلیک شلیک
        زیباست و متعالی
        حسام رجبی
        حسام رجبی
        ۳ روز پیش
        سلام بر استاد خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۲ روز پیش
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        ۳ روز پیش
        انگار داشتن اش
        برای از دست دادن بود
        شبیه آخرین پیراهنِ
        کسی که مرده ست😔😔
        درود وعرض ارادت خدمت جناب رجبی ارجمند خندانک
        بسیار عالی 👏👏
        در پناه حق سلامت باشید خندانک
        حسام رجبی
        حسام رجبی
        ۳ روز پیش
        زیبا خواندید
        سپاسگزارم خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۲ روز پیش
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        راحله حصارکی (راحیل)
        ۳ روز پیش
        درودتان👏👏👏👏
        حسام رجبی
        حسام رجبی
        ۳ روز پیش
        درودها خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۲ روز پیش
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آذر دخت
        ۲ روز پیش
        انگار داشتنش
        برای از دست دادن بود
        عرض ادب
        درود بر شما زیبا بود
        موفق باشید
        🌸🌸🌸🌸
        حسام رجبی
        حسام رجبی
        ۲ روز پیش
        سلام و سپاس از نگاه پر مهر شما خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۲ روز پیش
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سیده نسترن طالب زاده
        ۲ روز پیش
        درود بر شما
        گرانمهر الیپی، شاعر برازنده و سپیدسرای توانمند
        بسیار عالیست برادر معزز، حال که بانو شاهزاده اعلامیه حضور در پیج گرامیتان را صادر فرموده اند،
        در خصوص اثرتان چند خط تقدیمی مینگارم..

        جریحه دار کردن، بیشتر در مقیاسهای ژرفادار و در خصوص مفاهیم عاطفی در زبان پارسی باب است، مثلا جریحه دار کردن ابرو اعتبار کسی، که از سوی افراد شاخص و دارای اعتبار وقدرت خاص میتواند صورت بگیرد، ولی خوب عشق یک سویه، عدم توانایی جلب معشوق و ناتوانی در رقابت، انهم در جهات گوناگون میتواند از عواملش باشد..
        کشتن اسب، اسبی که نماد ازادی و نجابت، و گاه سمبلی از ارواح رونده به عالم معناست، غم انگیز بودـ.

        طنز دخترمان شاهزاده ی گرامی. با کمی اغماض باعث شادی و سرور شد
        خیلی خوب است که در سرزمین شهزادگان، پرستاران گرامی دارای تمکن مالی و بی دردی هستند
        همسر بنده که از پزشکان حازق متخص و فارغ التحصیل یکی از بهترین دانشگاههای طب المان است و خودم که سالها در صنعت مشغولم، باز ساعات مدیدی به فعالیت های شغلی و علمی میپردازیم، که تراز مالی و اقتصادیمان دچار ناترازی نشود!!
        به هر حال لذت بردم
        همیشه ذکاوتمندانه طراحی میکنید و در اجرا از دوستان مربوطه مطالبه ی یاری دارید


        همیشه شاد و فروزان
        با مهر بی مر
        حسام رجبی
        حسام رجبی
        ۲ روز پیش
        سلام و درود خدمت شما استاد گرامی
        ممنون از توضیح دلنشین و پر مغز شما
        اینم از شانس خوب این پرستار درد آشناست که شاهزاده ی قصه
        گوشه چشمه ی به سیاه اش داشته

        بهترین هارا برای شما و همسر گرامیتان آرزو می کنم خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۲ روز پیش
        درود بر بانو طالب‌زاده نازنین خندانک
        خیلی ممنونم از توجه شما ... و نظر لطفتون خندانک
        حس خوبی بهم داد، ممنونم خندانک
        ارسال پاسخ
        فرشید به گزین
        ۲ روز پیش
        حسام جان واقعا تعابیر بکری بکار میگیرید خندانک
        اینکه کاملا امضا دار هست کارهاتون واضحه
        و این شرط لازم برای شاعر شدن به معنی واقعی کلمه است
        و داشتن انبوه مخاطب .
        امیدوارم در اوج ببینیم شما و شعرهاتون رو خندانک
        حسام رجبی
        حسام رجبی
        ۲ روز پیش
        سلام استاد شما همیشه به بنده لطف دارید
        خیلی ممنونم و دعا گو خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        ۲ روز پیش
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سید محمد حسین شرافت مولا
        دیروز
        با سلام و عرض ادب
        درود بر شما بزرگوار
        حسام رجبی
        حسام رجبی
        دیروز
        سلام شاعر گرامی
        خوش آمدین خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1