نگینایران

هر که دلسوز است و عاشق ، مرد میدان می شود با چنین مردانگی ها سرزمین سامان گرفت
از شجاعی میکنم آغاز چون که بی گمان کشتی پیروز ما از فکر او فرمان گرفت
بازچرخانی اگر تنها مسیر و چاره بود پرتوان آغاز بنمود و زِ او سامان گرفت
آب پاک و ثروت از ناپاک حاصل می شود ایده ی این کار نابش، جای در اذهان گرفت
سیل دست انداز بود این راه پر پیچش بسی کوهی از تاوان و اما، هر یکی دامان گرفت
حال دارم صحبتی با هر که با ما همره است کاش میشد هر یکی را بوسه از دستان گرفت
میرسید هر لحظه یک چالش بسان رعد و برق ابر چشمانِ بسی زین رعدها باران گرفت
گرچه با سختی گذشت امسال، اما عاقبت حضرت فیل شما یک خم ز هر جولان گرفت
رنگ روی ساحل از پیکار هر یک از شما عاقبت رنگی به عمق نیلیِ کیهان گرفت
چون که هفتاد و دو درصد پیشرفت کار ماست می توان امید خوبی بر خط پایان گرفت
مینگارم این سخن را تا بماند یادگار سال آینده چنین طرحی اگر پایان گرفت
بر دهان ماند هر انگشتی و این را می توان چون نگینی بهر استان، بلکه در ایران گرفت
چون نشستم، یادم آمد ناگهان این طرح را بی شجاعی کی توان بودی چُنین میزان گرفت؟
گرم صحبت با شما بودم ز این باران عشق دیده ام از یاد سختی ها، رهِ باران گرفت

با آرزوی سلامتی ،
احسان کریمیان علی آبادی

درود جناب کریمیان
موفق باشید

درود جناب کریمیان.
وقتی مصرع های بزرگی میخواهید در سایت ثبت کنید قلم کوچک را در منو انتخاب کنید
قلم سایز ۱۲ مناسب است برای این مصرع طولانی .
برقرار باشید

درود بزرگوار
بسیار زیبا و دلنشین بود

درود وعرض ارادت
زیباست
موفق باشید