تصمیم

یا لطیف ارحم عبدک الضعیف


هزار نکته باریکتر ز مو این جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند


سپاس خدای را که فرصتی دوباره داد تا در دانشگاه شعر ناب نقدی بنویسم.


قبل از شروع نقد فرارسیدن سال جدید را به مدیریت محترم استاد عزیز سید بزرگوار احمدی زاده و همه ی اعضای نجیب و فهیم این سایت تبریک و شادباش عرض میکنم و از خداوند متعال آرزوی قبولی طاعات و عبادات دوستان را در ماه مبارک رمضان دارم.


قطعا شاکله ی برخی اشعار منتقد را سر ذوق می آورد تا چند سطری در حق آن بنویسد
شعر شاهرخ عزیزم هم از این دسته اشعار است که ارزش نوشتن دارد

بی مقدمه برویم سراغ شعر تصمیم (شلیک)


🔵 نماد گرایی در شعر اساس کار است


سمبولیسم در ادبیات و یا نمادگرایی به این معناست که یک شی، شخص یا مکان، ایده‌ای انتزاعی را فراتر از معنای تحت‌اللفظی آن نشان دهد.
کار شاعر بر اساس قاعده ی( هوکوانس) به تصویر کشیدن المان های عادی به زبان غیر عادی است و هر چه شاعری در این مقوله موفق تر عمل کند قطعا و حتما نوشته اش بیشتر به سمت شعر سوق پیدا میکند
در آثار برخی دوستان چه موزون سرا چه غیر آن خبری از این مقوله نیست و اینان به زعم خود با کنار هم قرار دادن چند کلمه شعر می‌سازند اما وقتی روح شاعرانگی در نوشته ای نباشد نمی‌توان به آن شعر گفت چه بر نخ افاعیل چیده شود ( در اشعار موزون) چه زیر هم نوشته شود (در اشعار غیر موزون عروضی)

شاهرخ عزیز از ابتدا با المان هایی نظیر

💠 زل زدن آیینه در چشم

💠 سر رفتن تخت از تن

💠 سخن رادیو از گاو

💠 ارادت به آژیر در کوچه

💠 کشتن مرگ کسی


توانسته نمادهایی را برای مخاطب خلق کند

(چدویک) نویسنده ی کتاب سمبولیسم می‌گوید: ((سمبولیسم را می‌توان هنر بیان افکار و عواطف نه از طریق شرح مستقیم بلکه از طریق اشاره به چگونگی آن‌ها و استفاده از نمادهایی برای ایجاد آن عواطف و افکار در ذهن خواننده دانست.))


🔴 نکته :

فرق موتیف با سمبل

موتیف موضوع ‌‌شعر را از طریق تکرار یک تصویر، ایده یا عمل پشتیبانی می‌کند. موتیف می‌تواند نمادین باشد. سمبل‌ها معمولاً یک بار ذکر می‌شوند، در حالی که موتیف چندین بار در یک اثر مکتوب ظاهر می‌شود.


🔵 نظریه ی مخاطب نهفته در شعر

یکی از شگردهایی است که با درهم شکستن روال معمول کلام، نقش بسیار مؤثری در بیداری و جذب مخاطب دارد.
نظریه ی مخاطب نهفته خصوصا در شعر باعث می‌شود خواننده یا خودش را به جای کاراکترهای روایی قرار دهد و یا لابلای المان های مستقیم الاشاره ی شاعر ابهامی را هم درک کند.

کاری که شاهرخ عزیزم در این چند بیت انجام داده و خواننده را با یک ریتم تانژانتی مواجه می‌کند برعکس انتظارها که باید ریتم سینوسی بود
و این امر باعث جذابیت هرچه بیشتر شعر شده است
شاعر یک نگاه مجدد به جهان دارد.به اتفاق ها و پدیده هایی که در جهان وجود دارد و البته یک تعریف تازه هم دارد و همین باعث می شود که مفهوم زندگی برای خود شاعر و مخاطبان تخصصی شعر ، بسیار وسیع تر شود.
این وسیع شدن دست شاعر است و هر چه نوشته اش را پخته تر کند قطعا مخاطب هم از آن لذت وافر خواهد برد.



🔴 مکتب هرمسی در شعر شاهرخ پیام آور اندیشه است

چنانچه مستحضر هستید در مکتب هرمسی که بر پایه ی شهود و اشراق بنا نهاده شده است موضوعات مختلف در حوزه هایی از جمله معرفت شناسی، انسان شناسی شکل می‌گیرد همان چیزی که شروع طوفانی شعر شاهرخ از آن بهره گرفته است

جای تو آینه ای زل زده در چشمانم
توی این خانه ی خالی به نام خانه .
خانه و آینه و زل زدن بی جایش
داده کار آخر سر دست من دیوانه.

به نظر من تصویر این بند به حدی روشن حال درونی مخاطب پنهان شعر را مطرح می کند ( الزاما حال شاعر نیست) که اگر بند های دیگر نباشد خواننده پی به راز شعر می‌برد.
چون در مکتب هرمسی نظام هستی مانند موجود زنده است که تمام اجزا و ساحت های آن بهم وابسته اند لذا در این شعر هم مشاهده می‌شود با جان بخشیدن به قسمت های مختلف توانسته مخاطب را با خود
هم داستان نماید



اگر بخواهم در خصوص این شعر بنویسم ساعت های مختلفی می‌شود بحث کرد و واکاوی اما برای دوری از اطناب تا اینجا بسنده میکنم و برای شاهرخ عزیز آرزوی موفقیت دارم


یا حسین بن علی
سید هادی محمدی