سه شنبه ۲۸ اسفند
ریشه ی بی آب شعری از راشد نصرت سراوان
از دفتر عشق نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ ۳ روز پیش شماره ثبت ۱۳۶۴۹۹
بازدید : ۱۱ | نظرات : ۲
|
دفاتر شعر راشد نصرت سراوان
آخرین اشعار ناب راشد نصرت سراوان
|
ای در به در عشقْ آمیزه ای از خود
دله بی چون و چراْ شاهِدِ تفصیل
خادمِ عُشّاق و چراغْ ای سبز نشان!
بنده نوازیست اگرْ گمشده در من
تو صاحبِ فیضی و زِ نورْ میطلبی
شده روشنْ مباداْ که اندکْ طلبی
چون دایره محرابْ تو دُورِ کسی
ای خدا دل! زِ خداْ از عشقْ طلبی
هشیار و دلتْ آن جُنب و خروش
زِ اَزَل چه داریْ بگوْ شادان طلبی
سَرِ خشکیده ی دلْ بی آبْ نیست
ریشه ببینْ این راهْ بی راه است
چَرخیدَنِ صورت و چَرخاندَنِ قبله
همان حاجتِ اولْ آبْ نیاز است
ریشه دواندیْ تو نَپُرسیْ کجایی!
ضَعفِ تو بَرجاستْ سِپُردیْ نَکِشانی
زِ عشقْ یک بشرْ بسیار تو را دیدم
بدان قابلْ تو خوشنودیْ خدا دیدم
|
نقدها و نظرات
|
با سلام و درود.متشکرم نظر لطف شماست | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دلنوشته زیبایی است