سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 22 اسفند 1403
  • روز بزرگداشت شهدا، سالروز صدور فرمان حضرت امام خميني -ره- مبني بر تأسيس بنياد شهيد انقلاب اسلامي، 1358 هـ ش
13 رمضان 1446
    Wednesday 12 Mar 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

      چهارشنبه ۲۲ اسفند

      کلاویه های نفس ها =)

      شعری از

      فروغ نصیری

      از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته

      ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۶۳۸۷
        بازدید : ۴۶   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر فروغ نصیری

      فکرم ؟
       
       
       
      فکرم جایی در تپیدن داشت 
       
       
       
      جایی در ورود وحشیانه ی من به پیله ی ظریف زندگی 
       
       
       
      گویی که پروانه ها ، به یکباره ، از کلاویه های نفس هایم بلند شده باشند ، تا من بتوانم طبیعی و حساس ، نت های موسیقی درونم را بنوازم ...
       
      درست اینجا ، میان این نگاه های بی ذوقِ کنجکاو ، در حالی که هیچ نمی شنیدم ، می نواختم ! 
       
      همزمان با صدای سقوط یک قطره اشک بر زمین ، آن هم در روزگاری که باران مرده بود ، تنفس بوی پروانه های نیمه سوز ، پلک های مرا به هم دوخت..‌ 
       
      و من با انگشتانی قفل شده در حالی که هیچ نمی دیدم ، تصویر تو را می کشیدم
       
        با اینکه می دانستم پیکرم پس از سر خوردن آخرین شکوفه از دستان زمستانی تو ،  موسیقیِ سقوطِ یک قطره اشک خواهد شد 
       
       
      درست اینجا ، میان این نگاه های خفته و بهت زده ، در حالی که هیچ نمی دیدم و   هیچ نمی شنیدم  ، هماهنگ با رقص درد روی استخوان ها و قفسه ی سینه ام می نواختم..
       
       
       
      پ.ن : تنهایی همواره یک وطن بوده
       
      یک وطن بدون جنگجو که شاعرانه می مانده ، و شاعرانه تر می سوخته 
       
      حتی زمانی که ته نگاه غمگین من ، قلب تاریکی تند تر می زده 
       
      تنهایی روح و آغوشی داشته 
       
      شاید به خاطر همین است که ، عشق ، همواره دست سرنوشت را با احتیاط بوسیده است! ....
       
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      شاهزاده خانوم
      ۱۳ ساعت پیش
      سلام... خندانک
      چطوری دختر خوب خندانک
      منم خوبم خندانک
      الحمدلله که خوبیم 🤭

      چقدر زیباست خندانک
      غمگین...
      و البته با فکر نوشته شده خندانک خندانک
      آفرین خندانک
      موفق باشی دختر خوب خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      ۸ ساعت پیش
      درود بانو
      چه تصویر کاربری؟
      عجب دلنوشته زیبایی خندانک
      ساسان نجفی(سراب)
      ۱۹ ساعت پیش
      درود بر شما..
      زیبااااست..
      خندانک خندانک
      خندانک
      محمد باقر انصاری دزفولی
      ۱۲ ساعت پیش
      دلنوشته ای
      زیبا بود
      درپناه خدا
      درود فراوان برشما
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد حسنی
      ۱۱ ساعت پیش
      سلام بر شما
      زیبا سروده اید
      موفق باشید
      در پناه خدا خندانک
      بهــاره طـــلایـی زیدی
      ۷ ساعت پیش
      درود بانوی مهربان
      قلم و اندیشه تون سبز

      🙏🙏🌿🌿👏👏
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2