سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        مرغِ عشق

        شعری از

        جاسم ثعلبی (حسّانی)

        از دفتر شهر شعر نوع شعر ترانه

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۲ ۲۳:۱۶ شماره ثبت ۱۳۵۹۹
          بازدید : ۷۹۷   |    نظرات : ۱۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        یادته روزی که تو دریا بودیــــم
        سوارِ زورقِ بادی روی مـــــوج
        دستمُ گرفتی ترست از نهنگ
        پای تو می لرزه هنگامِ خروج
        ***
        یادته رو ساحلِ شنای ســـــــرد
        می پریدی مثل خرچنگِ عجــول
        خیلی زیبا می درخشی مثل نور
        ماهتابی در سیاهی ای خجــول
        ***
        یادته تو سفره مون نون و پنیر
        مزه ی عشقُ کنارت چشیدم
        زیرِ سایه ی درختِ زندگی
        شکلِ زیبای رُخت رو کشیدم
        ***
        یادته می خندی مثلِ مرغِ عشق
        روی شاخه ی دلم پر می زنی
        خاطراتِ این سفر چنگِ غروب
        که تو با زلف و نگات دل می کنی
        ***
        یادته تو آبِ صـــافِ دلِ رود
        رفتی و به ماهی ها سری زدی
        من تماشا کردم اون پرتابِ تو
        منُ با خودت ببر خیلی بدی
        ***
        یادته خسته و همچون جغدِ پیر
        روی بامِ سرنوشتم گریه کرد
        یادته بهت نگفتم خیلی زود
        گفتی پس میرم و دنبالم نگرد
        ***
        دستِ مردانـــــه دادم به اون خدا
        کلبه ی عروسی کردم جمع و جور
        بعد از این سختی و قیدِ خستگی
        باز گفتی برو حرفت طعمِ زور
        ***
        آخه تو مگه دلت پاره شده
        تمامِ خاطراتم شـــدن رها
        می ریزن بهانه هات از آسمون
        بی مروّت بی خبر نگو جـــدا
        ***
        یادته خوابیدی روی پای من
        یه ترانه واسه تو خوانده بودم
        منتظر موندم تا تو بیدار بشی
        زیرِ گرمای شدید مونده بودم
        ***
        یادته بیماری و رو تختِ مــــــرگ
        شب وروزم می دویدم پا به پـــات
        وقتی سر زنده شدی جنگ و ستیز
        پس کو اون عاشقی و مهر و نگات
        ***
        جاسم ثعلبی (حسّانی ) 20/03/1392
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6