چهارشنبه ۲۲ اسفند
شوق انتطار شعری از محمد حسنی
از دفتر عزبزم نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ حدود ۱ ماه پیش شماره ثبت ۱۳۵۷۵۹
بازدید : ۱۰۶ | نظرات : ۲۳
|
آخرین اشعار ناب محمد حسنی
|
فکر کن
باران مدام ببارد
و من حدود انتطارم
روی شیشه پنجره را نبندم
که خسته می شود
من از ایستادن
تو از نیامدن
م حسنی
|
نقدها و نظرات
|
سلام بر ادیب عجم سپاس از شما و مهر نظرتان موفق باشید | |
|
سلام استاد محمدی عزیز سپاس از حضور ار جمند شما موفق باشید | |
|
سلام استاد استکی عزیز سپاس از شما و حضورتان | |
|
سلام ادیب حکیمی گرامی سپاس از شما و حضور ارجمندتان | |
|
سلام استاد مهدی پور گرامی سپاس از شما و مهر حضورتان موفق باشید در پناه خدا | |
|
سلام استاد انصاری مرد مهربان سپاس از شما و حضورتان مستدام باشید در پناه خدا | |
|
سلام جناب نجفی گرامی سپاس از شما و حضور تان موفق باشید | |
|
سلام جناب صادفی عزیز سپاس از حضور شما که (چه کسی) خسته می شویم! چه کسی مفرد است می شویم جمع در پناه خدا | |
|
سلام ادیب عالمی گرامی سپاس از حضور ارجمند شما موفق باشید | |
|
سلام ادیب طلایی گرامی سپاس از حضور شما موفق باشید در پناه خدا | |
|
سلام استاد دبیر گرامی سپاس از حضور شما موفق باشبد در پناه خدا | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دردد برشما جناب حسنی عزیز
کوتاه زیبایی است